بازنده‌ها می‌بینند و انکار می‌کنند *

سال‌ها پیش و در دوران انقلاب صنعتی، صنعتگری در ساحل دریای شمال برای اولین‌بار موفق به ساخت قایقی شده‌بود که به‌جای پارو با موتور بخار کار می‌کرد. سازنده در روز موعود و در حضور گروهی از مقامات محلی اختراع خود را به نمایش گذاشت. طی دقایق طولانی که صنعتگر درحال راه‌اندازی دیگ بخار بود، یکی از حضار با بدبینی گفت: “این لگن بی‌خاصیت چطور ممکن است راه بیفتد و حرکت کند؟! محال است!”
بعد از چند دقیقه، موتور آماده شد و قایق به راه افتاد. همان فرد بدبین با رندی تمام خودش را به آن راه زد. بعد از لحظاتی که قایق قدری سرعت گرفت و امواج دریا را شکافت و پیش رفت، او باز وارد میدان شد و این بار افاضه فرمود: “این لگن چطور می‌تواند متوقف شود؟! او موفق به متوقف کردن قایق نخواهدشد. محال است!”
قایق دوری زد و برگشت و به سلامت بر کنار اسکله متوقف شد، و باز هم آن فرد بدبین و دلواپس رند خودش را به‌اصطلاح به آن راه زد، و اصلاً به روی مبارک نیاورد که چه پیش‌بینی‌های استادانه‌ای بیان فرموده، و هیچکدام محقق نشده‌است.
داستان ما با منتقدان برجام مشابه همین ماجرای تاریخی است، با این تفاوت که بدبینی آن فرد تماشاچی معلول رقابت سیاسی بین احزاب و فعالان سیاسی آن دوران نبود؛ و او شاید فقط ذاتاً فردی بدبین و منفی‌اندیش بوده، که به دلیل تربیت خانوادگی خود، فقط نیمه خالی لیوان را می‌دید.
اما انتقادات گاه و بیگاه منتقدان دولت یازدهم و نیش و کنایه آنان درباب دستاوردهای برجام ماجراهای خاص خود را دارد. از همان ابتدای مسیر دشوار مذاکره و آغاز تلاش سرسختانه دولت برای درآوردن سنگی که بی‌تدبیری و بی‌مسؤولیتی مسؤولان سابق و حامیان رسانه‌سالارشان به ته چاه فرستاده‌بود، این منتقدان دلاور فقط و فقط یک خط را دنبال می‌کردند: توافق محال است، طرف مقابل دست از لجاجت برنخواهدداشت، تحریم‌ها را لغو نمی‌کنند، به تعهداتشان عمل نمی‌کنند، کلاه سرمان گذاشتند، و….
با امضای توافقنامه، منتقدان در نهایت بی‌مسؤولیتی خود را به هر دری زدند تا بیشترین ریزش را در اردوی حامیان دولت ایجاد کنند و دولت متکی بر حمایت اکثریت مطلق شهروندان را از حمایت مردمی محروم سازند. این که چنین تلاش‌هایی چه هزینه‌ای بر کشور تحمیل می‌کند، مهم نیست. مهم این است که مردم به دولت بدبین شوند و در انتخابات آتی به “ما” رأی بدهند. همین.
پیشرفت قدم به قدم و طبق برنامه اقدامات عملی زمانی شروع شد که توپخانه منتقدان دولت با بیرحمی تمام هر سایه‌ای را در میدان اجرا هدف قرار داده، و بی‌مهابا آتش خشم خود را بر سرش می‌ریخت: کلاه سرمان رفت! ملت را بیچاره کردیم! گول خوردیم! خودمان را خلع‌سلاح کردیم! با آینده این کشور و ملت بازی کردیم! و….
با گذشتن از هر مرحله و آغاز مرحله دیگر از اجرای موضوعات موردتوافق، منتقدان رندانه خودشان را به آن راه زده و اصلاً به روی مبارک نیاوردند که تا این‌جای کار ادعایشان نادرست بوده‌است.
آخرین قدم و هنرنمایی دلاورانه افسران توپخانه به موضوع لغو تحریم سوئیفت برمی‌گردد؛ همان دردسری که کاغذپاره‌ها برای کشورمان درست کرده‌بود. اینک اقدامات عملی برای لغو تحریم سوئیفت آغاز شده و قدم به قدم پیش می‌رود. طبعاً هماهنگی‌ها، اقدامات اجرایی، نصب نرم‌افزارها و… زمانی هرچند کوتاه لازم دارد. کشف منتقدان رسانه‌سالار این است که سوئیفت راه نیفتاده،(۱) مدیرعامل فلان بانک گفته‌است که هنوز ارتباط برقرار نشده، مدیرعامل بانک دیگری گفته هنوز منتظریم و…. و این همه بدان معنی است که توافقنامه برجام دستآوردی برای ما ندارد!
فکرش را بکنید. آن زمان که ارتباط بانک‌های کشورمان در اثر بی‌تدبیری و فرصت‌سوزی دوستان همین منتقدان دلاور قطع شد، صدایش را درنیاورند، و حتی ادعا کردند که این تحریم‌ها، تهدیدی است که به فرصت تبدیل خواهیم‌کرد و “ظرفیت” جدید خواهیم‌آفرید! اما اینک همان دلاوران حرفشان این است که چرا برقراری ارتباط با سوئیفت چندساعت بیشتر طول کشیده، و فعالان اقتصادی کشور را به‌اصطلاح “علاف” کرده‌است؟! جل الخالق!
یقین دارم با برقرار شدن ارتباط سوئیفت، منتقدان ساز تازه‌ای کوک خواهندکرد: چرا تحویل اولین ایرباس انجام نشده؟ محال است تحویلمان بدهند، دستتان انداخته‌اند! و…
به‌راستی این همه دلواپسی، این همه حرص و جوش خوردن برای مصالح و منافع ملی، این همه دلسوزی به کشور و تلاش برای حفظ منافع شهروندان، واقعاً رشک‌برانگیز است!
اما یادمان نرفته‌است که همین رسانه‌سالاران حامی دولت دهم و مخالف سرسخت دولت یازدهم، آن‌روزها که تیم نمایندگان ایران برای مذاکرات طولانی و بی‌نتیجه می‌رفتند، گزارشات خود را در قالب پاورپوینت ارائه می‌کردند! دست‌خالی برمی‌گشتند و بلافاصله یک قطعنامه جدید برعلیه ملت ایران تنظیم می‌شد، طور دیگری برخورد می‌کردند. با آغاز سفر دوستانشان در کسوت نمایندگی این ملت بزرگ، آن‌چنان تبلیغات راه می‌انداختند که شنونده فکر می‌کرد این تیم در بازگشت، خاک سرزمین طرف مقابل را به توبره کشیده و با خود خواهدآورد! و وقتی که همان تیم بعد از “تبیین مواضع” دولت ایران، بازمی‌گشت و منتظر اتخاذ تصمیم خصمانه دیگری برعلیه ایران می‌ماندیم، رسانه‌سالاران رند صدایش را هم درنمی‌آوردند. آن‌روزها، این منتقدان تابدین‌حد بدبین، نگران، شکاک و دلواپس نبودند.
——————————
۱ – مراجعه کنید به:
سوئیفت هنوز وصل نشده‌است
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره چهارشنبه ۱۴ – ۱۱ – ۹۴ به چاپ رسیده‌است.

نظرات مسدود است.

نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.