از ماجراجویی اکواندیو تا نعل وارونه منتقدان برجام *
چندی پیش آقای شریعتمداری مدیرمسؤول روزنامه کیهان در مصاحبهای کوتاه، مخالفت یکی از نامزدهای ریاستجمهوری امریکا با برجام را مصداق نعل وارونه زدن دانست. از دید وی برجام برای امریکا یک سند طلایی است، اما برای این که ایران را به ادامه راه توافق ترغیب کنند، به دروغ از آن ایراد میگیرند.(۱)
سخنان ایشان در این مصاحبه از جنبههای مختلف موردنقد قرار گرفت، که بیتردید هریک از نکات مطرحشده در نقد نظر وی، جای بحث و تأمل دارد، اما نکته بسیار مهم و جالبی در این سخنان کوتاه آمدهبود که به نظر میرسد منتقدان مدیرمسؤول کیهان بدان توجه کافی نداشتهاند:
آقای شریعتمداری و همفکرانش در سالهای گذشته بارها و بارها با نقل جملاتی از برخی سیاستمداران و تحلیلگران غربی، فعالان سیاسی و شخصیتهای جناح مقابل خود را به اتهامات سنگین وابستگی و جاسوسی و … مفتخر کردهاند. آنان همیشه جمله سیاستمداران خارجی چه برله یک دولتمرد و چه برعلیه او را بدون اعتنا به احتمال نعل وارونه زدن تفسیر میکردند، گویی دشمن غدار ما سادهلوحانه با هر سخنرانی خود، تیتر اول روزنامه کیهان را برای فردا تأمین میکرد.گویی آنان هرگز از اینهمه “افشاگری” مدیرمسؤول کیهان که تمام توطئههای آنان را نقش برآب کرده و پته سیاسیون ایرانی “وابسته به بیگانگان” را به آب میریخت، درسی نمیگرفتند و هرگز به فکرشان نمیرسید که با اعلام حمایت از سیاسیون مطلوب خود در ایران، آنان را به هدف متحرک کیهان مبدل کرده، و موجبات تخریبشان را فراهم میآورند!
در زمستان گذشته و در ایام اوج گرفتن رقابت تبلیغاتی برای انتخابات هفتم اسفند، بهناگهان شریعتمداری و همفکران دور و نزدیکش کشف کردند که لیست انتخاباتی رقیب آنان که شانس اول برنده شدن را دارد، “موردحمایت انگلیس” است! این که چنین کشف حیرتانگیزی چگونه صورت گرفت و مستند آن بیانیه رسمی دولت انگلیس، سند محرمانه افشاشده آن دولت، شنود از مکالمات محرمانه دشمنان و وابستگانشان، سخنان شفاهی سخنگوی دولت انگلستان یا یک مقام بلندپایه دیگر، و یا درنهایت تحلیل یک مجری برنامه تلویزیونی بود، در تحلیل حاضر چندان اهمیتی ندارد.
بههرتقدیر، همین مطالب کماهمیت و بیتأثیر منتشرشده در رسانه انگلیسی بهترین بهانه را به دست اینان داد تا طرف مقابل خود را متهم به “تحتالحمایگی انگلستان” بکنند، و با استفاده از رسانههای پرتعدادشان، بارها و بارها به این “حمایت” استناد کنند، و تلاش کنند تا با بدبین کردن مردم به جناح مقابل، انتخابات را به مسیر دلخواه خود برگردانند.
آنروزها هم به ذهن هیچکدام از همفکران شریعتمداری خطور نکرد که این “حمایت” که البته معلوم نشد، چگونه حمایتی بود، ممکن است نوعی نعل وارونه زدن باشد. چرا که اصلاً دشمنان ما تا چندروز پیش بلد نبودند با هدف فریب دادن ملت ایران و آقای شریعتمداری نعل وارونه بزنند!
در آن ایام، آقای احمد توکلی طی نامهای سرگشاده خطاب به آیتالله هاشمی از “دخالت انگلستان در انتخابات” سخن گفت و نامه خود را با این جمله خاتمه داد که : “برادرانه هشدار میدهم مسیری که میخواهند ما و شما را به آن بکشانند، آینده بهتری از مصیبت فتنه سال ۸۸ ندارد. شما سدّ این راه شوید.”(۲)
مستند تمام اینگونه تحلیلها که با بیان یک جمله از طرف دشمنان میتوان یک جناح سیاسی را متهم به محبوب و مطلوب و حتی بالاتر از آن وابسته بودن به بیگانگان نمود، درکی نادرست از یک جمله امام خمینی(ره) است، که بارها و بارها به آن اشاره شده، و با برداشت ناقص و نادرست به آن جمله و گوینده شریف آن جفا شدهاست. حتی آقای توکلی هم در همین نامهاش به آن جمله معروف اشاره کردهاست.
امام خمینی(ره) در شرایطی که برخی از مسؤولان نگران موضعگیری رسانههای غربی هستند، به آنان تذکر میدهد که نگران انتقاد آنان نباشید. آنان باید هم از ما انتقاد کنند؛ آنان باید هم برعلیه ما بنویسند. نباید از انتقاد آنان بهراسیم، بلکه اگر تعریف بکنند، باید شک کنیم. با تأمل در شرایط آنروزها، بهخوبی میتوان مقصود حضرت امام را دریافت. ایشان بهعنوان سیاستمداری خردمند و جهاندیده بهخوبی حیلههای دشمنان را میشناخت، و برای همین یکی از مهمترین مایههای نگرانی ایشان، نفوذ وابستگان به دشمن در بیت روحانیون برجسته بود. یعنی ممکن است دشمنان با نعل وارونه زدن و با چهرهای مقدس، خود را دوست جا بزنند و حتی موفق به فریفتن چهرههای تابناک روحانیت شیعه بشوند. زیرا بدون توسل به مقدسنمایی فریبکارانه، امکان نفوذ به این بیوتات وجود نداشت و ندارد.
امام خمینی(ره) با بیان جملات مورداستناد آقای شریعتمداری و دوستانش، دنبال تشریح یک اصل جهانشمول و همیشگی نبودند. زیرا روشن است که اگر دشمن دست ما را بخواند و بداند که از تعریف و تمجید او برداشت منفی خواهیمداشت، میتواند با دادن آدرس غلط و بهاصطلاح نعل وارونه زدن، فریبمان دهد. ایشان در آن ایام میخواستند مسؤولان را متوجه این معنی بکنند که بهجای توجه به شلوغکاری رسانهای غربیها، هر تصمیمی را که با منطق و عقل خودشان سازگار است، انتخاب کنند و به این که فلان رسانه یا فلان سیاستمدار غربی خوشش میآید یا انتقاد میکند، اعتنایی نداشتهباشند.
حال باید از آقایان شریعتمداری، توکلی و سایر همراهانشان که طی سالیان گذشته صدهابار به این جمله خاص امام خمینی(ره) استناد کرده، و هر تهمتی را به رقبای سیاسی خود زدهاند، پرسید: آیا آن پیر فرزانه به این نکته بدیهی توجه نداشت؟ آیا این برداشت سطحی از جمله امام(ره) و اکتفا به ظاهر آن و تعمیم یک جمله با شأن نزول خاص بهعنوان یک اصل همیشگی، جفا به بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی نیست؟ آیا چنین رهبر هشیار و اندیشمندی نمیدانست که با بیان این “اصل همیشگی” دشمنان دست ما را خوانده، و میتوانند با آدرس غلط دادن ما را بفریبند؟
بهراستی آیا آقای شریعتمداری و همفکرانش حتی یکبار ماجرای جنگ رستم با اکواندیو و نعل وارونه زدن رستم برای فریفتن دشمن را نخوانده، و درباب آن نیندیشیدهاند؟! آنجا که به روایت حکیم طوس، اکواندیو رستم را در خواب غافلگیر میکند، و به او میگوید انتخاب با تو است، مرگ در دریا را میخواهی یا مرگ بین صخرههای کوهستان؟ رستم میداند که هرچه بگوید، دیو خلاف آن را انجام خواهدداد، پس نعل وارونه میزند و میگوید مرا به کوه بینداز. اکواندیو او را به دریا میاندازد، و رستم با شنا خود را نجات میدهد.
خلاصه کنم. از مصاحبه اخیر آقای شریعتمداری چنین معلوم میشود که او به خوبی معنای تذکر مشفقانه امام خمینی(ره) را میفهمد و میداند که مراد از آن جمله چه بودهاست. اما فقط در صورتی امکان “نعل وارونه زدن” دشمنان و “چپ آوازه افکندن و از راست شدن” آنان را به رسمیت میشناسد که بتواند با استناد به آن، حرف خود را به کرسی بنشاند. وقتی یک مجری درجه سه فلان شبکه تلویزیونی بیگانه از یک لیست انتخاباتی تعریف میکند، میتوان به استناد آن جناح رقیب را به خیانت و وابستگی متهم کرد، اما وقتی یک نامزد ریاست جمهوری امریکا، ایران را برنده توافق برجام بداند، نمیتوان آن را نشان موفقیت تیم ایرانی دانست، زیرا طرف مقابل حتماً “نعل وارونه” زدهاست! و میخواهد ما را گول بزند!
—————————–
۱ – مراجعه کنید به:
عاقلانهترین برنامه «ترامپ دیوانه» پاره کردن برجام است
۲ – مراجعه کنید به:
نامه سرگشاده توکلی به هاشمی رفسنجانی
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره چهارشنبه ۲۲ – ۲ – ۹۵ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: تاریخ معاصر, یککمی سیاسی
سلام بزرگوار،مقاله خوب و پر از معنای شما را خواندم ،به امید اینده ای بهتر برای ایران اسلامی…