اوقاف و مستأجری به نام وطن امروز *
بهدنبال انتشار اطلاعاتی درباب ساختمان وقفی محل استقرار روزنامه وطن امروز و حواشی مرتبط با آن، اخیراً آقای احمدیان مدیرکل سابق اوقاف استان تهران که واگذاری ساختمان مذکور به روزنامه در زمان تصدی وی اتفاق افتادهاست، طی مصاحبهای با خبرگزاری فارس توضیحاتی در این باب ارائه دادهاست. (۱)
آقای احمدیان میگوید این ساختمان که قبل از واگذاری تقریباً مخروبه بوده، در سال ۹۰ حسب مقررات اوقاف به روزنامه وطن امروز اجاره دادهشدهاست. روزنامه به هزینه خود تعمیرات اساسی انجام داده، و اجاره نیز پرداخت کردهاست. ایشان همچنین گفتهاست که جریانسازیها علیه روزنامه «وطنامروز» با هدفی سیاسی رخ داده و این اتهامات (استفاده رایگان از ملک) بههیچعنوان صحت ندارد و قویاً تکذیب میشود.
با تأمل در مطالبی که آقای مدیرکل سابق گفتهاند، نکات متعددی به ذهن خطور میکند که در زیر به چند مورد اشاره میکنم:
۱ – به استناد گفته آقای مدیرکل، ساختمان موقوفه در زمان واگذاری مخروبه بودهاست. بهراستی چرا یک دارایی که میتوان آن را با قدری تعمیر و نوسازی مورداستفاده قرار داده، و کسب درآمد نمود، بهحال خودش رها میشود؟ مگر وظیفه امانتداران موقوفات این نیست که از این اموال به بهترین نحو نگهداری و استفاده کنند؟ اگر روزنامه متقاضی واگذاری ساختمان نشدهبود، آیا ساختمان در همان وضعیت میماند و حتی خرابتر هم میشد؟
۲ – چرا تعمیر و نوسازی ساختمان به خود متقاضی بهرهبرداری سپردهشدهاست؟ آیا بهتر نبود پیمانکار معتمد سازمان اوقاف با نظارت امین اموال این مهم را بهعهده میگرفت، تا از هرگونه خاصهخرجی و ارائه فاکتور صوری خودداری شده، و صرفه و صلاح موقوفه رعایت شود؟ آیا متقاضی بهرهبرداری سابقه قابلتوجهی در امر تعمیرات و نوسازی داشته، و بهاصطلاح “اینکاره” بود؟ آیا در مورد دیگر ساختمانهای موقوفه هم، چنین روالی قابلتکرار است؟
۳ – مستأجر بهرهبردار با چه منطقی انتخاب شده، و آیا در همان زمان متقاضی دیگری آماده پرداخت اجاره بهای بالاتر نبودهاست؟ آیا مسؤولان برای بررسی این مورد، فراخوانی داده، و از تمایل دیگر متقاضیان و مقدار اجارهبهای پیشنهادی آنان خبردار شدند؟ حتی اگر اولویت مسؤولان، واگذاری برای فعالیت فرهنگی بود، بازهم میشد از مؤسسات فرهنگی مشابه کسب نظر کرد تا شاید متقاضی دیگری با قیمت بالاتر داوطلب شده، و موجبات رعایت صرفه و صلاح موقوفات بیشتر فراهم شود.
۴ – اگر هدف مسؤولان حمایت از فعالیتهای فرهنگی ولو به قیمت دریافت اجارهبهای نازل باشد، آیا این چتر حمایتی شامل بقیه مؤسسات فرهنگی هم میشود؟ مثلاً روزنامه دیگری هم میتواند متقاضی چنین لطفی باشد؟
۵ – طی سالیان گذشته، جامعه ما شاهد رقابت گسترده سیاسی بین احزاب و جناحها بوده، و بنابه علل مختلف، این رقابت به شکلی مخرب و پرهزینه و معمولاً بدون رعایت قواعد بازی انجام گرفته و میگیرد. در چنین شرایطی، ارائه خدمات حمایتی به بعضی احزاب و جمعیتها میتواند آتش این رقابت بیضابطه و مخرب را گستردهتر و شعلهورتر سازد. به بیان دیگر حمایت از فعالیت فرهنگی مبدل به حمایت از یک حزب سیاسی شده، و با گسترش فضای بدبینی و تردید، به تیره شدن عرصه رقابت سیاسی کمک میرساند. بدینترتیب، این شیوه حمایت از فعالیتهای فرهنگی خود منتهی به تحمیل خسارت فرهنگی به جامعه خواهدشد.
۶ – برخورداری یک گروه از فعالان سیاسی و مطبوعاتی در شرایطی که طرف مقابل امکان استفاده از چنین حمایتی را ندارد، شائبه جانبداری متولیان وقف را در جامعه پدید خواهدآورد.
۷ – حمایت از مؤسسات مطبوعاتی وابسته به سیاسیون بهویژه نشریاتی که در خط مقدم مقابله و رقابت سیاسی قرار داشتهباشند، برای نهادهای عمومی و دولتی بسیار پرهزینه است. زیرا کوچکترین اشتباه در این عرصه اعتماد عمومی را خدشهدار خواهدکرد. بهعنوان مثال، اگر در تقسیم بودجهای که وزارت ارشاد همهساله برای حمایت از رسانهها اختصاص میدهد، اصل بیطرفی رعایت نشود، دولت متهم به جانبداری از “بعضی نشریات خودی” خواهدشد. نهادهای عمومی غیردولتی نیز بری از این اتهام نیستند. ازاینرو، بهتر بود در همان زمان واگذاری، مدیرکل محترم متقاضی را به بازار اجاره مستغلات ارجاع میداد تا همانند سایر رسانهها با استفاده از خدمات مشاوران املاک، ساختمان مطلوب خود را پیدا و اجاره نماید و ساحت موقوفات از اینگونه “حمایتهای تردیدبرانگیز” مصون بماند.
۸ – ابهاماتی که درباب این واگذاری مطرح شده، جناب مدیرکل را وادار کرده تا به حمایت از تصمیم و اقدام خود برخیزد. او اتهام استفاده رایگان از ملک را سیاسی دانسته و “قویاً” تکذیب کردهاست. بهراستی چه ضرورتی دارد که یک سازمان عامالمنفعه با وظیفهای مقدس و معین وارد معاملهای شود که اگر کاملاً قانونی و رسمی و قابلدفاع هم باشد، حداقل “سؤالبرانگیز” است و حتی بعد از چندین سال مقام مسؤول ناگزیر میشود “قویاً تکذیب کند”؟
۹ – این “حمایت از مؤسسه فرهنگی” در مقایسه با ارزش ریالی خود، هزینهای بسیار گزاف به جامعه تحمیل کردهاست. درست مثل این که در یک رقابت انتخاباتی خیلی معمولی بین نامزد الف و ب، که احتمال برد یا باخت برای هردو طرف وجود دارد، و با باخت فرد الف نه آسمان به زمین میآید و نه زمین به آسمان میرود، هواداران او به جای تلاش برای رقابتی سالم و دوستانه و در اصل “زمینی”، کار را به عالم ماوراء کشانده، و به تفسیر و تأویل اخبار و احادیث و حتی نقل ماجرای خواب این فرد و آن فرد متوسل شوند. غافل از این که چنین شیوهای حتی اگر منتهی به برد شود، بسیار پرهزینه است، زیرا در بلندمدت بنیان باورهای مذهبی جامعه را تخریب خواهدکرد.
حال فکرش را بکنید. با این “حمایت” امکان صرفهجویی اندکی برای آن روزنامه فراهم شده، و شاید کل این رقم کمک به روزنامه در مقایسه با برخی خاصهخرجیها و رانتخواریهای هزاران میلیاردی عددی نباشد، اما تردید و سوء ظن بسیاری را در جامعه دامن زدهاست.
البته باید بگویم خوشبختانه مردم فهیم و فکور ما متوجه اصل معنی هستند و کوتاهی و کمتوجهی یک مسؤول را که متأثر از اندیشه جناحی خاص است، به پای امانتداران خدوم موقوفات نمینویسند و اعتماد هزارساله خود به سنت ارزشمند وقف را به آسانی کنار نمیگذارند، اما آیا نباید مسؤولان امر از اینگونه بیاحتیاطیهای اعتمادسوز جلوگیری کنند، و برای اعطای حمایتی یکی دو میلیاردی، اعتمادی هزاران میلیاردی را به گرو نگذارند؟
——————————————
۱ – مراجعه کنید به:
«وطن امروز» اجاره بهای ملک اوقاف را پرداخت کردهاست
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره چهارشنبه ۱۳ – ۵ – ۹۵ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: رانتخواری و فساد, یککمی سیاسی