راه و بیراهه در بهار ۹۶ (بخش نهم) *
محور هشتم – اولویت منافع ملی
یکی از وظایف مهم دولتمردان دفاع از منافع ملی کشور است. رقابت شانهبهشانه کشورها در میدان اقتصاد ایجاب میکند دولتمردان از هیچ فرصتی برای بهبود بخشیدن به موقعیت کشور صرفنظر نکنند. این که دولتی در فلان پیمان منطقهای وارد میشود، این که روابط خود را با فلان کشور بهبود میبخشد، این که به فلان اتفاق در سطح جهانی یا منطقه واکنش نشان میدهد، همه و همه با منطق منافع ملی سنجیدهمیشود.
با وجود همه ابهاماتی که در مفهوم “منافع ملی” وجود دارد، بهترین دفاع از این عبارت این است که بگوییم سیاستمداران موفق آن را موردتوجه قرار میدهند، و سیاستمداران ناموفق به آن بیاعتنا هستند.
سیاسیون کشورمان را با توجه به میزان حساسیتی که به منافع ملی دارند، میتوان در دو گروه طبقهبندی کرد. گروه اول از آنجا که معمولاً سوداهای دور و درازی دارند، توجه درخوری به منافع ملی نمیکنند. بهعنوان نمونه، فلان مقام دولت دهم میگوید اگر نفت ایران را تحریم کنند، قیمت نفت به ۲۰۰ دلار میرسد. او کاری ندارد که برنده این افزایش قیمت رقبای منطقهای ما هستند که بعداً با همین دلارهای بادآورده، برایمان شاخ و شانه خواهندکشید! همچنین روزنامهنگاری که به تیم ملی فوتبال کشورمان توصیه میکند به تیم قلسطینی ببازد، درک درستی از منافع ملی ندارد، و اهدافی فراتر از منافع ملی را دنبال میکند که سودش نصیب ملت ما نمیشود! همچنین است آن سخنوری که میگوید حاضر است خوزستان را فدای سوریه کند.
در مقابل، گروه دوم از سیاسیون معتقدند باید با رعایت تمام قوانین و عهدنامههای بینالمللی دنبال دفاع از منافع ملی کشورمان باشیم و از هیچ فرصتی برای اعتلای نام ایران و بهرهگیری از درهایی که گشودهمیشود، صرفنظر نکنیم. آنان میگویند در شرایطی که رقبای منطقهای و فرامنطقهای ما بهاصطلاح از آب هم کره میگیرند، و با تعقیب منافع ملیشان درصدد بزرگتر کردن سفره شهروندان خود هستند، ما نباید با “سخاوت ایرانی” و دراصل “سهلانگاری ایرانی”، فرصتهای فراهمشده را بهرایگان از دست بدهیم، چون سودای دیگری در سر داریم.
بیتردید جمله معروف بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی یکی از شاخصترین موارد توجه به منافع ملی را به تصویر کشیدهاست، آنجا که گفت “راه قدس از بغداد میگذرد”. یعنی اولویت با حل مسائل و مشکلات ملت خودمان است. اما بارها و بارها شاهد بودهایم که سخنوران مرتبط با گروه اول آنچه را به خانه روا بوده، نثار اهداف دیگر کردهاند.
معبر موردتوجه گروه اول نمیتواند به پیشرفت جامعه کمک کند، چرا که آنان برخلاف پیام آیه ۶۷ سوره مبارکه فرقان، انفاق خود را مزیّن به اسراف میسازند! ازاینرو اشکالی ندارد که این معبر را “بیراهه” بنامیم. اما معبر پیشنهادی گروه دوم مصداق “راه” است زیرا چراغی را که به خانه رواست، در همان خانه برمیافروزد.
حال سؤال این است: سخنورانی که قهرمان بیاعتنایی به منافع ملی هستند، و اهداف دور و درازی فراتر از منافع ملی را دنبال میکنند، از کدام نامزدها حمایت میکنند؟ نامزدهای مخالف دولت یا نامزدهای حامی دولت؟
———————–
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره سهشنبه ۲ – ۳ – ۹۶ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: یککمی سیاسی