یک سؤال جدی از آقای علمالهدی
به دنبال انتشار خبر رحلت همسر مکرمه حضرت آیتالله علمالهدی امامجمعه محترم مشهد و دفن پیکر ایشان در صحن آزادی بارگاه امام رضا (ع)، منتقدان با اشاره به قیمت ۷۰۰میلیون تومانی قبر در صحن آزادی (۱) پرسیدند اگر ایشان قبر را خریده، چنین پولی را چگونه تأمین کرده، و اگر پولی پرداخت نکرده، آیا این مصداق رانت نیست؟
رسانههای حامی آقای علمالهدی متنی را در پاسخ به سؤال مزبور منتشر کردهاند که ابهامات بالا را رفع میکند، اما سؤالات جدیتری را مطرح میسازد. پاسخ آنان این است که ایشان جزو خادمان رسمی حرم هستند، که هرکدام سهمیهای معادل دو قبر در اختیار دارند. بدینترتیب آقای علمالهدی نه چنین قبری خریده، و نه ضوابط و مقررات را زیرپا گذاشتهاست. (۲)
نکته اول که با این پاسخ بلافاصله به ذهن متبادر میشود، این است که با عنایت به قیمت متفاوت قبر در صحنهای مختلف از ۱۲۰ تا ۷۰۰ میلیون تومان، آیا همه “خادمان رسمی” از این موهبت برخوردار هستند که از سهمیه خودشان در صحن آزادی که گرانترین قیمت را دارد، استفاده کنند؟ یا این که بقیه خادمان رسمی که جزو “از ما بهتران” نیستند، باید به صحنهای دیگر رضایت بدهند؟
نکته دوم این است که آیا چنین سهمیه و امتیازی نصیب افراد دیگر نیز میشود؟ بهعنوان مثال، جانباز صبوری که بهترین سالهای عمر خود را در بستر گذرانیده، سختیهای بسیار کشیده، و هرگز شکوه نکردهاست، بانویی که بهترین سالهای عمر و جوانی خود را صرف پرستاری از همسر جانباز خود کرده، و در مقابل خشونت غیرقابلتحمل یک جانباز موجی، فقط و فقط با چشمان گریان و تنی کبود صبوری پیشه کرده، و یک دم از انجام وظیفه کوتاهی نکردهاست، معلمی که بعد از عمری خدمت صادقانه جان خود را برای نجات شاگردانش به خطر انداختهاست، مأمور نیروی انتظامی که عاشقانه به صف اشرار زده تا امنیت مردم را حفظ کند، پژوهشگری که خواب راحت و زندگی بیدردسر را برخود حرام کرده، و با کشفیات خود موجبات سربلندی ایران را فراهم ساختهاست، و یا بانویی که به جای اندیشیدن به زندگی مرفه و مجلل، ثروت خانوادگی و شخصی خود را صرف تأسیس مرکزی برای حمایت از کودکان بیمار و نیازمند نمودهاست، آیا چنین افرادی شایسته قدردانی و برخورداری از چنین سهمیه ارزندهای نیستند؟ خادمان رسمی حرم چه امتیازی به اینگونه افراد دارند؟ و اساساً فرآیند انتصاب به این سمت چگونه است؟
اما نکته سوم بسیار قابلتأملتر است: فرض کنیم این سهمیه قبر بدون هیچگونه رانت و برخورداری آنچنانی تخصیص یافتهاست، آیا مصلحت نبود که امامجمعه محترم به جای استفاده از این سهمیه برای دفن پیکر همسر مکرمهشان، از درآمد حاصل از واگذاری آن به غیر برای حمایت از اقشار محروم استفاده میکردند؟
کلاهبرداریهای چندهزار میلیاردی سالیان گذشته موجب شده که پولی درحد ۷۰۰ میلیون تومان پول خرد تلقی شود! از اینرو اجازه بدهید مثالی عینی بزنم تا روشن شود با این بهاصطلاح پول خرد چه کار بزرگی میشد کرد.
اخیراً به مدد رسانهها بحث قبول حمایت از کودکان یتیم موردتوجه قرار گرفتهاست. فرد حامی متعهد میشود که ماهیانه ۵۰هزار تومان به حساب کودک موردنظر واریز کند، و با این کمکهزینه ظاهراً ناچیز زندگی آن طفل معصوم را تغییر میدهد. (۳) برای تأمین کمکهزینه یک طفل از ۸ تا ۱۸سالگی یعنی به مدت دهسال، فقط ۶میلیون تومان لازم است. حال اگر فرد حامی مبلغ ۳٫۵میلیون تومان در بانک سپردهگذاری کرده و با استفاده از اصل و فرع سپرده کمکهزینه مربوط را (پنجسال اول ماهی ۵۰ و پنجسال دوم ماهی ۶۰هزار تومان) بپردازد، اصل و فرع این سپرده برای تأمین دهساله طفل کفایت میکند.
بدینترتیب، آقای علمالهدی میتوانستند با واگذاری این سهمیه سخاوتمندانه به غیر، حمایت از ۲۰۰ کودک یتیم را برای مدت ۱۰سال عهدهدار شوند.
اگر یک فرد عادی برای اعضای خانواده خود چنین قبر گرانقیمتی تهیه کند، شاید حرجی بر او نباشد. او احتمالاً در پاسخ منتقدان خواهدگفت که ۷میلیارد تومان صرف کار خیر کرده، و حالا یکدهم آن را هم صرف خودش کردهاست. اما به مصداق “حسنات الابرار سیئات المقربین” میتوان این اقدام آقای علمالهدی را موردنقد قرار داد. ایشان در جایگاه یک روحانی صاحبمنصب نباید به چنین نکتهای بیتوجه باشند، آنهم درحالیکه همواره دولتمردان دارای سلیقه سیاسی متفاوت با خودشان را بیرحمانه به تیغ نقد مینوازند که بهجای حل مشکلات محرومان به فکر برگزاری کنسرت در بینالجبلین هستند.
ممکن است حامیان رسانهای آقای علمالهدی در پاسخ به این نکته متوسل شوند که چنین سهمیهای قابلواگذاری نیست! اما این توسل آنان را نجات نخواهدداد، زیرا چنین مقرراتی با یک قیام و قعود قابلتغییر است و وحی مُنزَل تلقی نمیشود.
آیا بهراستی بهتر نبود بهجای انتشار خبر دفن آن مرحومه در صحن آزادی، مردم در جریان این خبر قرار میگرفتند که امام جمعه مشهد سهمیه قانونی و مشروع خود در صحن آزادی را فروخت تا ۲۰۰ چراغ در خانه ۲۰۰ کودک یتیم برافروزد، و در مقابل همسر عزیز خود را بدون تشریفات آنچنانی در یک گورستان عادی و در همسایگی مردمان عادی به خاک سپرد؟ آیا با چنین اقدامی شأن منصب امامت جمعه که اتفاقاً ایشان آن را معادل امامزادگی هر شهر تلقی کردهاند، بهتر حفظ نمیشد؟ آیا چنین اقدامی یک مصداق بارز برای “کونوا دعاه للناس بغیر السنتکم” نبود؟
اما آخرین سؤال: اگر چنین کاری را فردی از جناح سیاسی مقابل انجام میداد، آیا حضرت آیتالله و رسانههای همسو دنیا را در مقابل دیدگان او تیره و تار نمیکردند؟
————————
۱ – مراجعه کنید به:
قیمت قبر در حرم امام رضا
چه کسانی صاحب قبر ۷۰۰میلیونی حرم امام رضا(ع) هستند؟
۲ – مراجعه کنید به:
شایعات پیرامون تدفین همسر آیتالله علم الهدی صحت ندارد
۳ – منظور طرح محسنین است که از طرف کمیته امداد امام خمینی (ره) اجرا میشود.
دستهها: یککمی سیاسی