کدام مبارزه با فساد *
امروزه بسیاری از دولتمردان و پژوهشگران در کشورهای مختلف این حقیقت را باور کردهاند که فساد یکی از مهمترین موانع رشد و شکوفایی جوامع است. ازاینرو شاهد تلاش گستردهای برای مبارزه با فساد و کاهش شدت بیماری جوامع هستیم، تلاشی که بیتردید در قالب یک مسابقه جهانی قابلبررسی است. برندگان چنین مسابقهای جایزهای چون جلب نظر شرکای بالفعل و بالقوه و نیز موفقیت در میدان جذب سرمایه بهدست خواهندآورد.
در ایران نیز مبارزه با فساد و تلاش برای کسب رتبه بالاتر در این عرصه بعد از چندینسال افتوخیز و حتی انکار، موردتوجه مسؤولان و نهادهای مردمی قرار گرفتهاست، که این امر باید به فال نیک گرفتهشود. بااینحال در همین ابتدای مسیر دشوار مبارزه با فساد لازم است متولیان امر با تدوین برنامهای جامع و حسابگرانه موفقیت در این مبارزه نفسگیر را تضمین کنند.
در زیر به چند نکته ابتدایی در باب برنامه مذکور تحت عنوان “بایدها و نبایدها” پرداختهام:
۱ – فساد در سطح جهانی طی چند دهه اخیر از پیچیدگیهای حیرتانگیزی برخوردار شدهاست؛ از بدیعترین شیوههای پولشویی گرفته تا بازی چندلایه در ردههای تصمیمسازی و نفوذ در سطوح تصمیمگیری. ازاینرو مبارزه با فساد بیش از هر ویژگی دیگر، باید از ویژگی “عالمانه بودن” برخوردار باشد. مبارزه با فساد نمیتواند با برخوردهای احساسی و هیجانی و حداکثر در سطح چند نطق پیش از دستور پیشرفت کند، بلکه باید با رجوع به اهل فن و کارشناسان خبره به تدوین راهکارهای علمی و خردمندانه اقدام کرد.
۲ – مبارزه با فساد نباید از رقابت سیاسی احزاب اثر بپذیرد. سیاسی شدن این مبارزه بزرگترین آفتی است که آن را تهدید میکند، زیرا ممکن است بخشی از فعالیتهای مفسدانه به دلیل “خودی بودن” مورد اغماض قرار گیرد. ازاینرو شکلگیری دو فراکسیون در مجلس با هدف مشابه مبارزه با فساد که وجه تمایزشان فقط گرایش سیاسی نمایندگان باشد، بههیچروی علامت خوبی نیست و نشان میدهد که هنوز اهمیت این مبارزه ملی بهخوبی درک نشدهاست.
۳ – مبارزه با فساد پشت درهای بسته نمیتواند نشانی از کارآمدی داشتهباشد، زیرا ازیکسو در غیاب افکار عمومی در معرض خطر انحراف و آلوده شائبههای سیاسی شدن قرار خواهدگرفت، و از سوی دیگر حکم درباره مجرمان هرچه باشد، مردم را قانع نخواهدکرد. مبارزه آشکار و همراه با شفافیت هرچه بیشتر این باور را در ذهن شهروندان جا خواهدانداخت که ارادهای قوی برای ریشهکن ساختن فساد وجود دارد، و مفسدان به هر کجا هم که وابسته باشند، مفرّی نخواهندیافت.
۴ – مبارزه با فساد فراتر از شفافیت و اطلاعرسانی مطلوب به مردم، نیازمند حضور و مشارکت مردم است. این مبارزه نمیتواند در قامت یک مبارزه درون بدنه دولت شکل گرفته و به نتیجه برسد. بلکه باید مردم و نهادهای مردمی در میدان مبارزه حضور داشتهباشند. باید افکار عمومی جامعه تا بدانحد تشنه مبارزه با فساد تا مرحله ریشهکنی باشد که آن را در صدر مطالبات خود از دولتمردان مطرح سازد.
در سایه این حضور و مشارکت مردمی، احزاب و فعالان سیاسی در هر مرحله از مراجعه به آرای مردم ناگزیر از ارائه برنامه خود برای مبارزه با فساد و نیز ارائه گزارش از عملکرد خود در این میدان مبارزه خواهندبود. درحالیکه اینک چنین الزامی برای نامزدهای انتخاباتی وجود ندارد و آنان بدون اینکه حتی یک جمله درباره ضرورت مبارزه با فساد یا برنامههای خود برای مقابله با آن بر زبان بیاورند، میتوانند بهعنوان پیروز انتخابات معرفی شوند، و البته این به معنی عدمحضور مردم در این مبارزه ملی و تاریخی است.
۵ – رسانهها و سازمانهای مردمنهاد جایگاه و نقش ویژهای در این مبارزه دارند. انتخاب خانم دافنه کاروانا گالیزیا روزنامهنگار اهل مالت که فساد سیاستمداران این کشور را افشا کرده و جان خود را بر سر این افشاگری از دست داد، بهعنوان برنده جایزه در هجدهمین کنفرانس بینالمللی مبارزه با فساد که اخیرا در کپنهاگ برگزار شد، عزم جامعه جهانی را برای حمایت از روزنامهنگاران فعال در عرصه مبارزه با فساد نشان میدهد.
قوانین و رویههای اجرایی باید بهگونهای اصلاح و بازنگری شوند که امنیت کامل برای اصحاب رسانه که وارد این مبارزه مقدس میشوند، فراهم شود و در مقابل حاشیه امنی برای خلافکاران و مفسدان ایجاد نگردد.
۶ – در اولین قدمهای این مبارزه بزرگ باید با خطاها و لغزشهای کوچک و بزرگ مسؤولان و صاحبمنصبان هم در بدنه دولت و هم سایر نهادهای حکومتی برخورد شود. همانگونه که بهاصطلاح با دستمال کثیف نمیتوان پنجرههای منزل را تمیز و شفاف نمود، با سازمانی آلوده و گرفتار فساد هم نمیتوان مدعی مبارزه با فساد شد.
افکار عمومی نمیپذیرد که مثلاً در یک پرونده رانتخواری فرد خاطی دستگیر و محاکمه و جریمه شود، اما خبری در مورد نحوه برخورد با مدیرانی که در سایه قصور یا تقصیر آنان چنین فسادی شکل گرفتهاست، منتشر نگردد.
۷ – هیچ برنامهای برای مقابله با فساد نمیتواند بدون نگاه به گذشته آغاز شده و گرفتار آفاتی نشود؛ زیرا شهروندان بلافاصله از خود خواهندپرسید مدیران فعلی چه سودی از «بایگانیکردن» پروندههای ویژهخواری گذشته میبرند و طبعاً در صداقت آنان تردید خواهندکرد. ازاینرو در بررسی موارد فساد و آغاز مبارزه بیامان با این آفت هولناک، نباید با این توجیه به ظاهر زیبا که “بهجای واکاوی بیحاصل گذشته باید به آینده پرداخت”، عملکرد گذشته را به فراموشی سپرد. متأسفانه در جامعه ما این نگاه غلط بسیار رایج و متداول است و حتی گاه بیان چنین نظراتی بر احترام گوینده آن میافزاید که مثلاً به جای کینهتوزی و برخورد سیاسی به فکر حل ریشهای معضلات است. غافل از این که کمترین زیان نپرداختن به گذشته، تعمیق این باور در ذهن متخلفان بالقوه است که میشود خلاف کرد، و مصون ماند.
به باور نگارنده، توجه به این موارد در تدوین برنامه مبارزه ملی با فساد شانس رسیدن به پیروزی را بهنحو چشمگیری افزایش خواهدداد.
————————————-
* – این یادداشت در روزنامه شرق شماره چهارشنبه ۳۰ – ۸- ۹۷ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: رانتخواری و فساد, سیاستگذاری اقتصادی, یککمی سیاسی