نقدینگی نیمکت‌نشین و اقتصاد ما *

اقتصاددانان می‌گویند در یک اقتصاد معین اگر حجم نقدینگی به‌صورت نامتناسب با رشد تولید افزایش یابد، منتهی به افزایش قیمت‌ها و بروز تورم خواهدشد. زیرا خانوارهایی که این نقدینگی جدید را به‌دست آورده‌اند، به‌سرعت راهی بازار خواهندشد تا کالاها و خدمات موردنیاز خود را خریداری کنند. به‌همین دلیل بود که کینزین‌ها می‌گفتند اگر دولت با هواپیما بسته‌های پول را روی سر مردم بریزد، می‌تواند رکود را درمان کند. با هجوم مردم به مغازه‌ها، قیمت اجناس بالارفته و کارخانه‌ها سفارش بیشتری برای تولید و عرضه دریافت خواهندکرد.
اما در اقتصاد ما که خیلی از وقایع برخلاف سیر طبیعی جهانی خود اتفاق می‌افتد، و گاه تصمیماتی برخلاف اصول علمی و ناسازگار با واقعیات گرفته‌می‌شود، در این عرصه هم با “شرایط خاص” روبه‌رو هستیم. نقدینگی در اقتصاد ما هرچند حجم بسیار عظیمی دارد و اصلاً متناسب با توان و ظرفیت تولیدی اقتصاد نیست، اما به شکلی بسیار نامتقارن در سطح جامعه توزیع شده‌است، به‌گونه‌ای که بخش عمده آن در اختیار گروهی معدودی از اشخاص حقیقی و حقوقی است. از سوی دیگر حاکمیت مناسبات رانتی شرایط را به‌گونه‌ای رقم زده که هرگونه افزایش نقدینگی هم سهم این گروه معدود را از کل نقدینگی افزایش داده و بر عدم‌تقارن توزیع نقدینگی می‌افزاید.
بدین‌ترتیب جای شگفتی نخواهدبود اگر مشاهده کنیم که با وجود افزایش تدریجی حجم نقدینگی در یک دوره چندساله، نرخ تورم چندان هماهنگ با آن حرکت نکند. اما این به معنای بی‌تأثیر بودن افزایش حجم نقدینگی در سیر تورم نیست.
به بیان دیگر، اگر افزایش نقدینگی موجب افزایش سهم خانوارها و عامه مردم از نقدینگی بشود، موجبات مراجعه سریع آنان را به بازار فراهم خواهدآورد، و اثر تورمی آن به‌سرعت مشاهده خواهدشد. اما اگر این افزایش نقدینگی نصیب بازیگران بزرگ شود و جیب عامه مردم همچنان خالی از نقدینگی بماند، شاهد این تأثیر فوری نخواهیم‌بود. در این حالت ازآنجا‌که نقدینگی نصیب دلالان و سفته‌بازان گشته، در حاشیه اقتصاد و به‌ویژه بازار سرمایه منتظر فرصتی مناسب برای ورود به بازار خواهدماند، فرصتی که معمولاً با یک تصمیم نسنجیده دولتمردان فراهم می‌آید.
این بخش از نقدینگی را می‌توان نقدینگی نیمکت‌نشین نام نهاد، زیرا همچون بازیکنان ذخیره بر کناره زمین بازی در انتظار به‌سر می‌برد و زمانی که از او خواسته‌شود، وارد زمین بازی شده، و نقش‌آفرینی خواهدکرد. در یک اقتصاد مولد و پرتحرک سهم نقدینگی نیمکت‌نشین نسبت به کل نقدینگی بسیار ناچیز است، و می‌توان آن را نادیده گرفت. اما در شرایط فعلی اقتصاد ایران سهم این نوع نقدینگی به بالاترین حد خود رسیده، و به همان نسبت بر بی‌ثباتی اقتصاد و درجه غیرقابل پیش‌بینی بودن بخش‌هایی از آن افزوده‌است.
طی سالیان گذشته بارها و بارها شاهد این شیوه ورود نقدینگی نیمکت‌نشین به بازی بوده‌ایم. طی چندماه گذشته هم به دنبال انتشار خبر خروج امریکا از برجام، صاحبان کم‌تعداد نقدینگی پرقدرت زمان را برای استفاده از نقدینگی نیمکت‌نشین مناسب‌ دیدند، و با وارد کردن آن به صحنه بازی موجبات رشد سریع قیمت ارز و سکه را فراهم ساختند.
بحثی که در مناظره مکتوب اخیر بین اقتصاددانان سرشناس کشورمان در مورد تأثیر نقدینگی بر تورم و علت جهش اخیر قیمت ارز و همچنین نرخ تورم مطرح شد، با عنایت به این نکته کلیدی بهتر و روشنتر درک می‌گردد.
——————————–
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره دوشنبه ۵ – ۹ – ۹۷ به چاپ رسیده‌است.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.