رسانه ملی و یک برنامه پرحاشیه دیگر *
چند روز پیش مهمان برنامه تلویزیونی هفت ضمن اظهارنظر در مورد برخی رفتارها و گفتارهای هنرمندان کشورمان عباراتی را بر زبان آورد که واکنشهای تندی از طرف برخی فعالان صنعت سینما به دنبال داشت. نظرات و دیدگاههای مثبت و منفی در این مورد در رسانهها منتشر شد و حتی کار تا بدینحد بالا گرفت که رئیس رسانه ملی هم ناگزیر از پرداختن به این مطلب شده، و درقالب اظهارنظری کوتاه به دفاع از دستاندرکاران و مهمان برنامه پرداخت.
شاید از دید بعضی ناظران کل این پرونده و مجادلات لفظی چندان مهم نباشند و خوشتر آن باشد که بعد از مدتی به فراموشی سپردهشود، و جادوی گذشت زمان کدورتها را رفع کند. اما تجربه نشان دادهاست که چنین پروندههایی فراموش نمیشوند. شاید یکی از علتهای این فراموش نشدن این باشد که “مهمان”هایی از جریان فکری خاص دستبردار نیستند و چند روز دیگر و در برنامهای دیگر باز هم چنین رفتاری را در پیش خواهندگرفت. ازاین رو به باور نگارنده، این پرونده اهمیت خاص خود را دارد و بیمناسبت نیست جنبههای مختلف آن واکاوی شود، با این امید که جامعه ایران امروز از گزند رفتارهای نسنجیده و احساسی در امان بماند.
در مورد پرونده “سخنان پرحاشیه” مهمان برنامه تلویزیونی هفت موارد زیر قابلتأمل هستند:
۱ – مهمان برنامه میتوانست با انتخاب تعابیری دیگر نظرش را مطرح کند و موجب ناراحتی کسی نشود. دراینصورت او احتمالاً چنین میگفت: “هنرمندان ما وقتی سنشان بالا میرود، با پیشنهادات کاری کمتری روبهرو میشوند، زیرا جوانترها جایشان را میگیرند. آنها هم ناراحت شده و به صف معترضان میپیوندند!”. بهطوریکه ملاحظه میشود، مستقل از درست یا نادرست بودن این شکل استدلال، او برای بیان نظرش ناگزیر از انتخاب کلماتی نامناسب نبود. ممکن است گفتهشود در فضایی احساسی و به دنبال برخورد خاص “آنطرفیها” او هم عنان اختیار از کف داده، و در انتخاب کلماتش دقت نکردهاست، همانگونه که رئیس صداوسیما با چنین توجیهی از او دفاع کرد، اما چنین توجیه و عذری پذیرفتنی نیست. یک کارشناس فرهنگی و یک هنرمند طبعاً باید از این ویژگی برخوردار باشد که در انتخاب کلام و نوع برخوردش آداب خاصی را رعایت کند و هر کلامی را که به ذهنش خطور کرد، بر زبان نیاورد.
۲ – استدلال مهمان برنامه بسیار نادرست و بیمنطق است. او برای بیان این گزاره، اول باید ثابت کند هنرمندان مسنتر معترض هستند و هنرمندان جوان اعتراضی ندارند. سپس او باید ثابت کند اعتراض هنرمندان مسنتر دلیل دیگری غیر از ناراحتی از وضعیت بازار کار ندارد. از این کارشناس باید پرسید با استناد به چه شواهدی این ادعای نامعقول را مطرح میکند. اگر ادعای مهمان برنامه حقیقت داشتهباشد، ممکن است دلایلی دیگر غیر از نارضایتی از شرایط بازار کار برایش مطرح شود. بهعنوان نمونه ممکن است گفتهشود هنرمندان مسنّ متعلق به نسلی هستند با تجربیات اجتماعی و تاریخی خاص، و هنرمندان جوان چنین تجربهای ندارند، درنتیجه گروه اول معترض هستند، و گروه دوم انگیزهای برای اعتراض ندارند. یا ممکن است گفتهشود گروه دوم بنا به دلایلی علاقهای به دردسر درست کردن برای خود و از دست دادن فرصت فعالیت آنهم در ابتدای جوانی ندارند.
باید از مهمان برنامه پرسید با فرض درست بودن ادعایش، چرا از بین توجیهات مختلفی که میتوان برایش مطرح کرد، توجیهی خاص را که با سلیقه سیاسی خودش سازگار است، انتخاب کرده. آیا استدلالهای او در مورد سایر باورهایش هم از این نوع است؟
۳ – با فرض این که مهمان برنامه کلمات و تعابیر خاص را در آن برنامه بهصورت فیالبداهه انتخاب کردهاست، میتوان ادعا کرد این انتخاب نشان از یک پسزمینه فکری زنستیزانه دارد. فردی که در گفتار فیالبداهه از تعبیر “یائسه بودن” بهعنوان نوعی تحقیر و استخفاف استفاده میکند، نمیتواند ادعا کند که زن را جنس دوم و دارای شأنی پایینتر از مرد نمیداند. گفتنی است یکی دیگر از کارشناسان فرهنگی که اتفاقاً ذائقه سیاسی بسیار نزدیک به مهمان برنامه دارد، چند سال پیش در نوشتهای در روزنامه مشهورش فرد موردانتقادش را با عنوان “پیرزن” نواخت! از دید او این عبارت لابد فحش محسوب میشد!
۴ – رئیس صدا و سیما در واکنش به حاشیههای برنامه موردنظر، با این توجیه که توهینهای معترضان در ماههای گذشته شرایطی ایجاد کرده که افرادی نظیر مهمان برنامه هفت نیز برآشفته شده و عنان اختیار از کف بدهند، و کلامی نامناسب بر زبانشان جاری شود. این درست است که اصحاب خرد رفتار توهینآمیز را نمیپذیرند و از جانب هرکسی باشد، مردود میشمارند، زیرا میدانند این رفتارهای توهینآمیز طرف دیگر را هم به توهین متقابل تشویق یا مجبور میکند. اما آیا از نظر رئیس محترم صدا و سیما فقط مهمان برنامه و همفکران او مجاز هستند با این توجیه که طرف مقابل توهین کرده، زبان به توهین بگشایند؟ آیا ایشان حاضر است همیشه و همهجا شروعکنندگان رفتار توهین آمیز و هتاکانه را محکوم کرده، و حق برخورد متقابل را برای طرف دیگر به رسمیت بشناسد؟
۵ – مهمان برنامه بعداً در مقام توجیه رفتار خود برخوردش را توهینآمیز نمیداند، و میگوید فقط از یک اصطلاح پزشکی استفاده کردهاست. طبعاً این استدلال ایشان هم مشابه استدلال جاسازیشده در سخنان پرحاشیه اولیهاش پذیرفتنی نیست. درواقع برای تشخیص این مطلب که استفاده از فلان کلمه یا فلان عبارت توهین تلقی میشود یا نه، باید به عرف جامعه و برداشتی که افکار عمومی از آن کلمه و عبارت دارند، مراجعه کرد. به بیان دیگر کسی نمیتواند بگوید چون از نظر من استفاده از فلان عبارت توهینآمیز نیست، پس طرف مقابل حق رنجیدهخاطر شدن ندارد.
۶ – جامعه امروز ایران توجه ویژهای به سیاست دارد، ازاینرو طبعاً با دیدگاههای سیاسی مختلفی در جامعه روبهرو هستیم. یکی از دلایل تعدد قابلتوجه احزاب و گروههای سیاسی در کشور نیز همین امر است. حال باید پرسید آیا همه صاحبان سلیقههای سیاسی رقیب از فرصت برابر برای استفاده از تریبون رسانه ملی برخوردار هستند؟ مهمان محترم برنامه هفت حتماً توجه دارد که جزو معدود افرادی است که امکان استفاده از این تریبون برایش فراهم است. در چنین شرایطی حضور ایشان در یک برنامه و سخن گفتن در مورد برخی مسائل مهم را میتوان به محاکمه غیابی رویکردهای سیاسی رقیب تشبیه کرد. انصاف حکم میکند اگر یک کارشناس در چنین نشست یکطرفهای شرکت کرده، و زبان به سخن گفتن بگشاید، حداقل باید بیشتر از حد معمول حق غایبان را رعایت کند و عباراتش را با رعایت اصول و آداب انتخاب کند.
۷ – متأسفانه فضای رقابت سیاسی در کشورمان بهگونهای است که در بسیار موارد منافع ملی و اهداف بلندمدت اجتماعی مورد بیمهری قرار میگیرد. از سوی دیگر برخی سخنوران و صاحبمنصبان متنفذ چندان باوری به ضرورت گسترش گفتگو در جامعه ندارند. بدینترتیب محدود شدن مجال گفتگو در بین اقشار جامعه فاصله بین گرایشات سیاسی موجود در جامعه را بیشتر کرده، و آن را مبدل به نوعی آفت ساخته که وحدت ملی را تهدید میکند. در چنین فضایی عقلانیت حکم میکند که رسانههای عمومی از نشر و بازنشر برخی گفتارها که میتواند فاصله بین سلیقههای سیاسی را بیشتر کرده، و به وحدت ملی آسیب برساند، خودداری کنند. درواقع رسانهها و بهویژه رسانه ملی باید منادی وحدت بوده و تلاش کنند صاحبان سلیقههای سیاسی رقیب را به تحمل همدیگر و مهربانی بیشتر تشویق کنند.
حال باید از متولیان امر پرسید در شرایط امروز جامعه و درحالیکه ایران امروز بیش از هر دوره دیگری نیازمند گسترش و تقویت مبانی وحدت ملی است، انتخاب چنین شیوهای برای گفتگو مخرب وحدت نیست؟
اما در پایان نگارنده فقط برای ارضای حسّ کنجکاوی خود مایل است بداند مهمان برنامه هفت و مدافعان او بهویژه رئیس محترم رسانه ملی آزادی و اختیاری را که آیه ۶۰ سوره مبارکه نور به بانوان سالمند داده، به رسمیّت میشناسند یا نه؟
———————————
* – این یادداشت در سایت دیدارنیور منتشر شدهاست.
دستهها: یککمی سیاسی