رشد مکران چگونه ممکن است؟ *
در رابطه با ایدهای که آقای عبدالعلیزاده نماینده رئیسجمهوری در اقتصاد دریامحور در مورد سواحل مکران مطرح کرد که: «باید سواحل مکران را چنان به قطب گردشگری تبدیل کرد که امثال رئال مادرید به جای دبی به ایران بیایند»، مصاحبهای با سایت فرارو داشتم که متن آن در زیر آمدهاست:
سهم ما از گردشگری اندازه رستورانهای استانبول نیست!
در جریان اولین نشست تخصصی در حوزه سیاستگذاری پیشرفت و آبادانی منطقه مکران، علی عبدالعلیزاده، نماینده ویژه رئیسجمهوری در اقتصاد دریامحور گفتهاست: «باید سواحل مکران را چنان به قطب گردشگری تبدیل کرد که امثال رئال مادرید به جای دبی به ایران بیایند.»
با توجه به اهمیت این مناطق و به سرانجام نرسیدن طرحهای مشابه، پرسشی که مطرح میشود دقیقاً همین است که چرا طرحهای اینچنینی نمیتوانند به هدف نهایی خود برسند و یا بهطور کلی، چگونه میتوان چنین طرحهایی را با موفقیت اجرایی کرد؟ ناصر ذاکری در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ دادهاست:
ناصر ذاکری به فرارو گفت: ایده پیشنهادی به لحاظ اجرایی مشکلی ندارد. این ظرفیت با توجه به شرایط آب و هوایی و امکانات طبیعی وجود دارد که سواحل مکران را توسعه دهیم. برای مثال آب و هوای شهرستان چابهار، تقریبا معادل فلوریدای ایالات متحده است؛ و میتواند یک مرکز گردشگری خوش آب و هوا و جذاب برای تعطیلات زمستانی باشد؛ بنابراین ما هیچگونه کم و کسری در این زمینه نداریم و به عبارتی، شرایط بسیار مطلوبی را داریم. اما برای این که این ایده تبدیل به یک دارایی قابلاستفاده بشود، سرمایهگذاری عظیمی لازم داریم. این ایده را نمیتوان با ارقام کوچک انجام داد و نیاز به سرمایهای بزرگ دارد. هیچوقت دولت هزینه اولیهای را که باید پرداخت میکرد، پرداخت نکرده است. برای مثال، وقتی منطقه آزاد «جبل علی» در امارات راه افتاد، دولت ۳۰ میلیارد دلار هزینه کرد، زیرساختها را آماده کرد و بعد سرمایهگذاران را دعوت کرد. هر فردی به این منطقه آمده و شرایط را دیده، تشویق شده که سرمایهگذاری را انجام دهد. وقتی ما در مناطق آزاد شروع به کار کردیم، عملا هیچ آوردهای، از سوی دولت اختصاص داده نشد؛ به جز این که زمینهایی به مناطق آزاد اختصاص دادهشد که بفروشند و با پول آن جاده بسازند.
وی افزود: «حتی برخی مناطق آزادی که به تازگی راه افتاده، اینگونه شکل گرفتهاند که مناطق آزاد قبلی، حامی این مناطق شدهاند و به لحاظ بودجهای ملزم شدهاند که تسهیلاتی به این مناطق بهعنوان وام اعطا کنند. درواقع دولت عملاً حتی یک ریال وارد این جریان نکردهاست. ظرفیتهای عظیمی که برای ما در همه حوزهها وجود دارد، نقدینگی و سرمایهگذاری لازم دارد تا تبدیل به دارایی قابلاستفادهای شود، و شعارهایی که گفتهمیشود، برآورده شود. اوایل دهه ۱۳۵۰، مطالعات آمایش سرزمینی در ایران اتفاق افتاده که از سوی خارجیها انجام شدهاست. در آن مطالعه، این مسأله مطرح شد که ظرفیت گردشگری زیادی در مناطق سواحل جنوبی وجود دارد و هم باید سرمایهگذاری شود و هم جمعیت به شیوهای به این مناطق منتقل شود (چرا که در مناطق مرکزی کشور محدودیت سفرههای آب زیرزمینی داریم که بهزودی خود را نشان میدهد). درواقع نسبت به این موضوع مهم بیمهری شدهاست. این موضوعات ریشه دارد و صحبت یک سال و دو سال نیست.
تنها راه موجود برای توسعه سواحل و کارایی این مناطق، استفاده از سرمایهگذاری خارجی و استفاده از منابع و امکاناتی بالاتر از منابع و امکانات خودمان است. با این سرمایهگذاری، چنین هدفی میتواند محقق شده و درآمد بالایی هم داشتهباشد. در بحث گردشگری، مسئله این است که کشوری مثل ترکیه، درآمد بالایی دارد. کشورهایی مانند اسپانیا، ایتالیا و فرانسه نیز هر یک سهم بالایی از کل درآمد جهانی گردشگری دارند؛ اما سهم ما به اندازه سود رستورانهای استانبول هم نیست. به این معنا که ما از سفره اقتصاد جهانی در حوزه گردشگری کاملا بیرون رانده شدهایم. این در حالیست که هم جاذبه طبیعی و هم جاذبههای فرهنگی و تاریخی داریم، اما استفاده نکردهایم. همه اینها نیاز به سرمایهگذاری و تعامل با جهان دارند تا بتوانیم از این سفره گستردهای که در حوزه گردشگری وجود دارد، برداشت کنیم. اما عملاً هیچ چیز به دست نمیآوریم و همه اینها به خاطر عدم سرمایهگذاری مناسب است که در کشور ما دیدهمیشود.
وی افزود: محقق شدن سرمایهگذاری برای سواحل و مناطق آزاد کشور به یک بازنگری اساسی نیاز دارد. ما هم اکنون در سرمایهگذاریهای فعلی خودمان هم با محدودیت منابع روبهرو هستیم. در بحث تولید برق و مصرف برق، در طول زمان سرمایهای را که باید فراهم میکردیم، فراهم نکردیم، مسؤولیتهایی را که داشتیم به درستی ایفا نکردیم؛ بنابراین در همه این حوزهها به اقتصاد ملی بدهکاریم. به همین دلیل است که باید در حوزههای مختلف دیگری نیز سرمایهگذاریهای اساسی انجام دهیم. اینها کاستیهایی است که از گذشته شکل گرفته و ما نیز باید توجه کنیم که نتیجه این شرایط، چیزی به جز ورشکستگی اقتصاد داخلی نیست؛ بنابراین باید هرچه زودتر از مسیری که میرویم برگردیم. در بسیاری از حوزهها نوع مدیریت و شیوه کار ما مشابه یک مالک خودرو است که در طول زمان به موقع روغن موتور را عوض نمیکند، حتی آب رادیاتور را هم بررسی نمیکند یا سرویسهای دورهای را انجام نمیدهد. درواقع درباره همه این حوزهها کوتاهی و صرفهجویی میکند و فقط بنزین میزند. طبیعی است که بعد از دورهای نه تنها خودرو از کار خواهدافتاد، بلکه خسارتهایی را هم رقم میزند. متأسفانه سیستم زیرساختهای ما دقیقاً مشابه همین خودروست. از حوزه آموزش و پرورش تا حوزه برق، به بودجههای زیرساختی موردنیاز خود نرسیدهاند و فقط یک آدرس غلط میدهیم که فلان مدیر باید کاری را انجام میداده و ندادهاست. لازمه رسیدن به توسعه در بخشهای مختلف از جمله ساحل مکران، تغییر مسیر و ورود به مسیری است که اهداف را محقق کند. باز هم تأکید داریم که ظرفیت ما کافی است، اما پول آن باید از طریق تجدیدنظر محقق شود.
——————————————–
* – این مصاحبه در سایت فرارو در آدرس زیر منتشر شدهاست:
سهم ما از گردشگری اندازه رستورانهای استانبول نیست!
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی