کمآبی، بیآبی و بیتدبیری *
بحران کمآبی همه را نگران کردهاست. سخنان اخیر معاون اول رئیس جمهور در شورای عالی مدیریت بحران کشور، نشاندهنده این است که نگرانی عمیقی نسبت به ابعاد و آثار بحران خشکسالی وجود دارد. هزاران سال است که سرزمین ما با مشکل کمآبی روبهرو است. ایرانیان باستان با این مشکل کنار آمدند و با شیوههایی بدیع سعی در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی کردند. بهاینترتیب در طول قرنها نوعی تعادل بین طبیعت و میزان بهرهبرداری انسانها شکل گرفت. اما طی یک قرن اخیر، جامعه ما با تغییرات چشمگیری در این عرصه مواجه بودهاست؛ تغییراتی که بیشک ضربهای هولناک و جبرانناپذیر بر پیکر طبیعت وارد آوردهاست.
مروری بر آنچه در طول نزدیک به یک قرن گذشته و بیشتر در نیمه دوم آن اتفاق افتادهاست، بیتدبیری در برخورد با موضوع آب را در مقایسه با تدبیر و خردمندی پیشینیانمان نشان میدهد. در زیر اشارهای کوتاه به مهمترین موارد از آنچه که باید کارنامهمان در عصر حاضر بدانیم، خواهمداشت:
کارنامه مصرف آب را در سه حوزه مصرف خانوارها، مصرف کشاورزی، و مصرف صنعتی میتوان بررسی کرد.
در حوزه مصرف خانوارها، گفتنی است جمعیت کشور از سال ۱۳۰۰ تاکنون، یعنی ظرف ۹۴سال، نزدیک به ۹برابر شدهاست، یعنی مصرفکنندگان آب با سرعت افزایش یافتهاند. اما این همه ماجرا نیست. ازیکسو، طی یک قرن گذشته، کشور به سمت مصرفگرایی پیشرفته، و تمایل شهروندان به مصرف بیشتر و البته همراه با ریختوپاش بیشتر شدهاست، طبعاً این موج مصرفگرایی در عرصه مصرف آب هم نمود داشته، یعنی سرانه مصرف آب هم رشد کردهاست. از سوی دیگر، با تغییر الگوی مصرف بهویژه در جوامع شهری، و با افزایش مصرف انواع مواد شوینده و دیگر محصولات شیمیایی، آلودگی پسابهای شهری بیشتر و پیچیدهتر شدهاست. درنتیجه، طبیعت در معرض آلودگی بیشتر بهویژه فلزات سنگین، ترکیبات شیمیایی خاص شویندهها و … قرار گرفتهاست.
علاوه براین، با افزایش سریع سهم جمعیت شهرنشین و بهویژه تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ، پساب شهری تولیدشده در یک منطقه محدود به سرعت رشد کرده، و از حد ظرفیت و تحمل طبیعت منطقه فراتر رفتهاست. به بیان دیگر، علاوه بر افزایش تولید پساب شهری بسیار آلودهتر از سنوات قبل، این میزان پساب در مناطق محدودی از کشور که پذیرای بیشترین میزان جمعیت کشور است، به طبیعت تزریق میشود.
هرچند با احداث تصفیهخانهها و سیستم جمعآوری فاضلاب شهری، بخشی از آن تصفیه میشود، اما این تصفیه هم نمیتواند از شدت و عمق آلودگی تزریقشده به طبیعت که بیشتر به خورد سفرههای آب زیرزمینی میرود، بکاهد.
در حوزه مصرف بخش کشاورزی هم باید گفت ازیکسو تخریب عرصههای جنگلی و تبدیل مراتع به مزارع درجه ۳، مقدمات جاری شدن سیلابها را فراهم ساختهاست. بهاینترتیب جریان آبی که در شرایط طبیعی بخش مهم آن میتوانست مورداستفاده طبیعت قرارگیرد، و به سفره آب زیرزمینی اضافه شود، در قالب سیلاب مخرب از دسترس خارج میگردد. از سوی دیگر، با حفر تعداد بیشمار چاههای عمیق، برداشت آب از منابع زیرزمینی آنچنان شدت گرفته که سطح آب پایین رفته، و حتی قابلیت ذخیره سازی آب در این سفرهها بعضاً از بین رفتهاست.
همچنین با استفاده مفرط از کود و سم و مواد شیمیایی مختلف، آلودگی طبیعت و آبهای جاری شدت گرفتهاست. مرگ دستهجمعی آبزیان که گاه و بیگاه در گوشهوکنار کشور اتفاق میافتد، نتیجه این نوع آلودگی است.
کشاورزی کشور در طول چندده سال گذشته، هرچند از نظر کمّی تحول یافته، و بارها شاهد برگزاری جشنهای خودکفایی بودهایم، اما از نظر افزایش بهرهوری در عرصه مصرف آب، کار چشمگیری صورت نگرفتهاست. اجرای طرحهای آبیاری قطرهای با گذشت سالیان سال از شروع آن، هنوز در ابتدای راه است و تأثیر عمیقی بر وضعیت استفاده از منابع آبی کشورمان نگذاشتهاست. با افزایش فعالیتهای سدسازی و ذخیرهسازی آب در دریاچههای مصنوعی نیز، علاوه بر تصرف غیرکارشناسی در عرصههای طبیعی، منابع آب را بیشتر از گذشته در معرض تبخیر قرار دادهایم.
در بخش صنعت هرچند با سهم ناچیزی از مصرف آب روبهرو هستیم، بااینحال، طبعاً همان مشکلات تولید و دفع پساب که گریبانگیر کل کشور است، این جا هم موردتوجه خواهدبود.
در کنار تمام این دشواریها، توجه چندانی به تحقیق و پژوهش در عرصه آب نشده، و کشورمان با وجود پیشرفتهای چشمگیر در برخی عرصههای علم و فن، حرکتی مطلوب در این حوزه نداشتهاست. دانش مربوط به تصفیه فاضلاب و یافتن بهترین و کمهزینهترین شیوه بازیابی آب بهگونهای که فشاری به طبیعت وارد نشود، و آلودگیهای غیرقابلجبران وارد آن نشود، و نیز تسلط بر فنآوری شیرین کردن آب دریا بهگونهای که نیاز به هزینه ارزی بسیار گزاف برای انتقال این فنآوریها نداشتهباشیم، در طول این سالیان چندان موردتوجه نبودهاست. بهطوریکه ملاحظه میشود، “دشواری کمآبی” که پیشینیان ما در طول قرنها با آن کنار آمده و در سایه تدبیر و دوراندیشی خود، آن را مهار کردهبودند، اینک در سایه بیتدبیریهای یک قرن اخیر، تبدیل به “بحران بیآبی” شده، و سایه شوم و ترسناک خود را بر این سرزمین گستراندهاست.
اگر طی چندده سال گذشته، متولیان امر به اهمیت این مشکل پی میبردند، بیتردید مطالعه در عرصه فنآوریهای مرتبط با آب را بهعنوان یک اولویت جدی کشور مطرح میکردند، و سعی میکردند با کسب تجربه و انتقال فنآوری روز، هزینه بازیافت آب و اجرای طرحهای تصفیهخانه و آبشیرینکن را کاهش دهند، و حتی در این صنعت خود را به خط مقدم علم و دانش روز برسانند. اما چنین اولویتگذاریهایی یا اجرا نشده، یا به نتیجه نرسیدهاست.
بهطوریکه ملاحظه میشود، کارنامه بهرهبرداری از آب جامعه ما در چندده سال گذشته با این عبارات قابلارائه است: افزایش شدت بهرهبرداری، بیاعتنایی به آینده، ازبینبردن ظرفیتهای طبیعت برای ذخیرهسازی و بازیافت آب، ایجاد آلودگی در مقیاس وسیع هم در آبهای جاری و هم منابع آب زیرزمینی، بیشترین بهرهبرداری همراه با کمترین بهرهوری، … و این همه خسارت سهمگین به طبیعت فقط برای کمترین رشد اقتصادی ممکن.
بیتردید، این کارنامه قابلافتخار نیست. باید تا دیر نشده، برنامهای مدبرانه برای رویارویی با بحران کمآبی تدوین کنیم. شاید با قدری همت مضاعف بشود بخشی هرچند ناچیز از ندانمکاریهای گذشته را جبران کرد. کاهش بهرهبرداری از سفره آب زیرزمینی و کمک به طبیعت برای بازسازی خود و ترمیم زخمی که بر پیکرش وارد آوردهایم، مهار کلیه منابع آلودگی آبهای روان و منابع زیرزمینی، افزایش کمّی و کیفی توان تصفیه پسابهای شهری و صنعتی، تلاش برای احیای تالابها و دریاچهها و … سرفصلهایی از این برنامه خواهندبود. در این برنامه جایی برای انواع اقدامات عوامفریبانه و نابخردانه مانند تشویق مردم به بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی، و حفر انواع چاههای مجاز و غیرمجاز، واگذاری زمین به همه مردم برای کاشت ترهبار نخواهدبود.
——————————————-
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره شنبه ۲۴ – ۵ – ۹۴ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی, مسائل زیستمحیطی