آیا آقای حبیبی مخالف اخلال در سخنرانیها است؟ *
آقای محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه در واکنش به تلاش نافرجام گروهی برای اخلال در سخنرانی آقای سیدحسن خمینی به نکتهای اشاره کردهاست که به نظر من ارزش تأمل فراوان دارد. وی میگوید: “اصولاً اینکه در یک سخنرانی، افراد به قصد برهم زدن آن باشند، کار درستی نیست. البته سخنران نیز باید رعایت احساسات و اعتقادات مردم را داشته باشد.” (۱)
درباب همین جملات کوتاه ایشان نکات زیادی قابل طرح است که به ذکر چند مورد میپردازم:
۱ – هرچند سخنان ایشان در ظاهر برعلیه اخلالگران است، اما بهگونهای هم حمایت تلویحی از آنان را اعلام میکنند. زیرا هر گروهی با استناد به سخنان ایشان میتواند ادعا کند که چون سخنران “احساسات و اعتقادات مردم” را رعایت نکرد، ما دست بهکار شدیم!
۲ – سخنران چگونه باید از “احساسات و اعتقادات مردم” خبردار شده، و آن را “رعایت” کند؟ آیا باید با اتکا به رسانههای رسمی، تصویری را که آنها از جامعه ارائه میکنند، ملاک کار خود قرار بدهد؟ آیا این به معنی “القای یک تفکر خاص” و ملزم کردن سخنرانان به همراهی با جریان رسانهسالار نیست؟
۳ – آیا الزام سخنران به این رعایت آنهم با حدود و ثغور نامعین و مبهم، موجب گسترش خودسانسوری نمیشود؟ گفتنی است اخیراً نقش لیدرها در تحمیل تصمیمات به مدیران تیمهای ورزشی موردتوجه قرار گرفتهاست: آنها میتوانند با دادن شعار بر له یا علیه افراد خاص اعم از بازیکنان، مربیان و مدیران تیم، خواسته خود را به کرسی بنشانند؛ فقط به این دلیل که بلندگو در دست آنهاست و میتوانند سکوهای مملو از تماشاچیان را مدیریت کنند! آیا دادن چنین حقی به مستمعان سخنرانیها، موجبات سرایت این شرایط را به فضای سیاست کشور فراهم نمیکند؟
۴ – آیا چنین نگاهی به الزام سخنران، موجبات سوء استفاده برخی گروههای کمتعداد اما متنفذ را فراهم نمیکند که در مراسم سخنرانی حزب رقیب با مستقر کردن بهموقع یک گروه صدنفره در مقابل تریبون، به خود حق برهم زدن مراسم را بدهند؟ بدینترتیب هر گروهی که توانایی چنین کاری را داشتهباشد، اجازه انحصاری برهم زدن مراسم جناح مقابل را خواهدداشت.
۵ – لابی صهیونیستی در جامعه امریکا جمعی کمتعداد اما بسیار متنفذ است. اگر این لابی با اتکا به توان مالی خود، چنین شیوهای را در پیش بگیرد و با یک نیروی صدنفره کلیه سخنرانیهای افراد غیروابسته به خود را به بهانه “عدم رعایت احساسات و اعتقادات مردم” مختل کند، آقای دبیرکل چه قضاوتی دراین باب خواهندداشت؟
۶ – اگر طی چند دهه گذشته، چنین الزامی را به سخنرانان تحمیل میکردیم، بیتردید بسیاری از سخنرانیهای تأثیرگذار و دورانساز این چند دهه امکان برگزاری مسالمتآمیز نمییافتند، زیرا کافی بود جناح رقیب از برگزاری این مراسم خبردار شده، و به صورت خودجوش وارد میدان شود! مگر این که آقای دبیرکل چنین حقی را فقط برای کسانی که توان اجرای آن را دارند و البته معتقد به آن هستند، به رسمیت بشناسند.
خلاصه کنم. برخلاف تصور آقای دبیرکل، نمیتوان با سخنان مبهم و قابلتفسیر هم اخلالگران مراسم سخنرانی در سالگرد ارتحال امام خمینی را محکوم کرد، و هم حقانیت و اصالت این شیوه را برای روز مبادا حفظ کرد! ایشان یا باید به صراحت اخلال در سخنرانیها و مراسم قانونی را محکوم کند، و یا با به رسمیت شناختن اختیارات فراقانونی برای برخی گروههای خاص، باورهای خود را بهطور شفاف در معرض قضاوت عموم قرار دهد.
———————————————
۱ – مراجعه کنید به:
حبیبی: برهم زدن سخنرانی کار درستی نیست
* – این یادداشت در روزنامه جهان اقتصاد شماره دوشنبه ۱۷ – ۳ – ۹۴ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: یککمی سیاسی