صفبندی لاهوتیان و ناسوتیان در میدان محیط زیست *
شنبه گذشته، به دنبال دیدار رئیسجمهور از استان مظلوم خوزستان، (۱) یکی از روزنامههای منتقد دولت با تحریف سخنان ایشان در جلسه شورای اداری استان، تیتری سؤالبرانگیز برای صفحه اول خود انتخاب کرد: “مشکلات مردم خوزستان عذاب الهی یا ناکارآمدی دولت؟!” (۲)
این که آن روزنامه “خاص” با تمام توان خود به فکر تخریب دولت باشد، و به لطایفالحیل سعی کند هرروز با بهانهای توپخانه خود را به سمت مواضع دولت آتش کند، جای تعجب ندارد، و امری است که طی سالیان اخیر بدان عادت کردهایم، بههمین دلیل معمولاً اینگونه شیطنتهای رسانهای چندان جدی گرفتهنمیشود. بااینحال مورد اخیر بنابه دلایلی ارزش بررسی بیشتر و موشکافی دارد.
شاهبیت سخنان رئیسجمهور در آن جلسه این بود که اگر حق طبیعت را ندهیم، با ما میجنگد و حقش را میگیرد. مشکلات زیستمحیطی امروز از جمله ریزگردها ریشه در چند دهسال گذشته دارد، و یکشبه ایجاد نشدهاست. دولت یازدهم به آثار و تبعات زیستمحیطی طرحهای عمرانی توجه دارد، و اجازه تداوم جفا به طبیعت را نداده و نخواهدداد. برای جبران خطای گذشته همه باید دست به دست هم بدهیم، و بهجای بهرهبرداری سیاسی به فکر حل مشکلات باشیم.
نکته دیگری که رئیسجمهور بدان اشاره داشت، این بود که منکراتی که باعث نازل شدن عذاب میشوند، از نوع بیاعتنایی به حقوق طبیعت است، و در مقابل تلاش برای آباد کردن کشور “معروف” است. (۳)
رسانههای منتقد دولت میتوانستند بخشها و فرازهای مختلفی از سخنان رئیسجمهور را مورد حمله قرار داده، و تقطیع و تحریف کنند. همانگونه که در گذشته هم نشان دادهاند که ابایی از اینگونه “عملیات ایذایی” ندارند. اما چرا به این نکته خاص “عذاب الهی دانستن مشکلات زیستمحیطی” بهاصطلاح گیر دادهاند؟ در این یادداشت تلاش کردهام پاسخی به این سؤال ارائه کنم؛ و البته بحث درباب ریشهیابی معضلات زیستمحیطی کنونی و ارزیابی عملکرد دولتها طی چند دهسال گذشته و به عبارتی رویکرد زیستمحیطی دولتها بماند برای فرصتی دیگر.
سالهاست که گروهی از سخنوران و صاحبان تریبون از رابطه مستقیم بلاهای آسمانی (لاهوتی) با رفتار برخی شهروندان سخن میگویند: یکی خشکسالی را نتیجه عدمرعایت حجاب از طرف برخی بانوان میداند، دیگری زلزله را نتیجه افزایش گناه آدمیان، سومی دشواریهای اقتصادی کشور را معلول ساپورت پوشیدن برخی دختران اعلام میکند، و عاقبت آندیگری میگوید یکدهم بودجه تخصیصی برای احیای دریاچه ارومیه را به فقرا بدهید تا با دعای خیر آنان دریاچه پرآب شود، و … . (۴)
در مقابل گروهی دیگر، برای بروز چنین معضلاتی دلایل دیگری برمیشمارند:
افزایش سریع تعداد چاههای غیرمجاز در دوران دولت نهم و دهم، و برداشت بیرویه آب باعث خالی شدن سفره آب زیرزمینی، و نشست تدریجی زمین و … شدهاست.
تولید و عرضه بنزین بدونکیفیت در دوران دولت دهم، موجب افزایش ذرات معلق در هوا و تشدید آلودگی شدهاست.
بیاعتنایی به طبیعت و تخصیص بودجه ناکافی برای سازمان متولی صیانت از محیط زیست در مقایسه با برخی نهادهای فرهنگی کمتحرک و پرهزینه، موجب شده این تشکیلات نتواند به نحو احسن انجام وظیفه کند. و …
اتفاقاً سخنوران گروه اول بالاتفاق موردحمایت رسانه منتقد دولت هستند، و این رسانه تاکنون متعرض اینگونه سخنان از جانب “خودیها” نشدهاست. از سوی دیگر، رئیس دولت یازدهم و تیم همراهان و حامیانش تعلق خاطری به اینگونه بیانات ندارند، و همواره سعی کردهاند برای دشواریهای برسر راه کشور، علل و عوامل زمینی (ناسوتی) شناسایی کرده، و برای رفع آن بکوشند. ازاینرو میتوان آنان را متمایل به گروه دوم دانست.
با توجه به این مقدمات، تحریف سخنان رئیسجمهور بهگونهای که به افکار عمومی گفتهشود او هم همانند سخنوران گروه اول برای مشکلات اقتصادی کشور دنبال یافتن دلایل آنچنانی است، چه معنی دارد؟
روزنامه “خاص” نمیتواند ادعا کند که با این شیوه استدلال و یافتن چنین علل و دلایلی برای گرفتاریهای امروز جامعه مخالف است؛ زیرا هیچگاه سخنان سخنوران خودی را که گسترش خشکسالی و پایین رفتن سطح آب زیرزمینی را نه معلول حفر چاههای غیرمجاز با تشویق رئیس دولت دهم، بلکه معلول گسترش بدحجابی مینمایاندند، زیر سؤال نبردهاست. همچنین مدیران خودی و موردحمایت روزنامه “خاص” بارها و بارها نتایج عدمکارآمدی خود در حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را به حساب عوامل جوّی و کارشکنی بیگانگان گذاشتهاند، و روزنامه “خاص” هیچگاه متعرض نشدهاست.
روزنامه “خاص” همچنین نمیتواند مدعی مالکیت معنوی خودیها در مورد این شیوه استدلال باشد، و رئیسجمهور را (با فرض این که او هم از این شیوه نامأنوس استدلال بهره گرفتهباشد، که چنین نبودهاست) متهم به زیرپا گذاشتن و نقض حقوق مالکیت معنوی سخنوران همفکر روزنامه بکند، زیرا با این نقد اصولی مواجه خواهدشد که چرا شما و همفکرانتان میتوانید آسمان و زمین را با ریسمان استدلالتان به هم گره بزنید، اما دیگران نباید چنین کنند؟! به قول معروف چرا “بائک تجرّ و بائی لمتجرّ؟!”
بدینترتیب، تنها توجیهی که میتوان برای این تحریف و تقطیع خاص ارائه نمود، نوعی خودزنی است: “مردم! ببینید، تنها ما و همفکرانمان نیستیم که حرفهای عجیب میزنیم و ادعاهای آنچنانی مطرح میکنیم، رئیسجمهوری که به تدبیر او امید بستهاید، هم اینکاره است!”
روزنامه “خاص” میداند که روزبهروز از جمع همفکرانش کاسته و به اردوگاه ملت افزودهمیشود، ازاینرو با ناامیدی به آخرین حربه متوسل میشود و وانمود میکند که حریف هم مثل ما گرفتار توهمات است! و خطاهای خود را به دوش مردم میاندازد که: “حتماً گناه کردهاید!” به قول شاعر:
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهدماند!!
بااینحال، مرور سخنان رئیسجمهور و شیوه استدلال در جلسه مذکور نشان میدهد که او هرگز “حق مالکیت معنوی” (!) طرف مقابل را نقض نکرده، و وارد عرصه استدلالهای شگفتانگیز و مثالزدنی نشدهاست. تفاوت بین سخنان او با سخنان آنانی که بروز زلزله و خشکسالی را معلول ناسپاسی مردم و بیاعتمادیشان به فلان حزب سیاسی میدانند، زمین تا آسمان است. آخر او رئیس دولت تدبیر و امید است و نمیتواند مشابه همفکران روزنامه “خاص” حرف بیحساب بزند، و ککش هم نگزد.
——————————–
۱ – مراجعه کنید به:
رئیسجمهوری در نشست کارگروه ملی مبارزه با ریزگردها و شورای اداری استان خوزستان
۲ – مراجعه کنید به:
صفحه اول کیهان شنبه هفتم اسفند ۹۵
۳ – درباب مقاومت طبیعت در مقابل تعدی انسانها، مطالعه یادداشتی با عنوان “درسی از ماجرای تلخ زوال دریاچه” را که در روزنامه جهان اقتصاد شماره ۶ – ۳ – ۹۴ به چاپ رسید، پیشنهاد میکنم. در این یادداشت خشک شدن دریاچه ارومیه را نتیجه مچ انداختن و زورآزمایی با طبیعت دانستهام.
مراجعه کنید به:
درسی از ماجرای تلخ زوال دریاچه
۴ – تردیدی در این وعده الهی نیست که فرمود: “لئن شکرتم لازیدنّکم”. بااینحال تأکید بر چنین رابطه تنگاتنگی به صورت حکم کلی موردتوافق همه اهل فن نیست.
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره سهشنبه ۹ – ۱۲ – ۹۵ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: مسائل زیستمحیطی, یککمی سیاسی