اقتصاد امروز ایران و ضرورت بازگشت به ارزشهای نوفللوشاتو *
نوفللوشاتو دهکدهای کوچک در غرب پاریس، شهرت جهانی خود را وامدار اقامت امام خمینی در پاییز و زمستان سال ۱۳۵۷ است. طی این چندماه نوفللوشاتو در کانون اخبار جهان قرار گرفت. خبرنگاران، نمایندگان رسانهها و فعالان سیاسی و حتی شهروندان عادی گروه گروه به این دهکده کوچک سفر کردند تا با رهبر انقلاب اسلامی ایران دیدار کنند.
امام خمینی در همان روزها و در شرایطی که نه خود و نه همراهانش فرصتی برای استراحت نداشتند، از اطرافیان خود خواست با اهدای گل به همسایگان و اهالی نوفللوشاتو از آنان بابت این مزاحمت و برهم زدن خلوتشان صمیمانه پوزش بطلبند. بیتردید این حضور اثر قابلتوجهی بر اقتصاد کوچک این دهکده ۲۵۰۰ نفری گذاشتهبود: قیمت املاک بالارفته، تقاضا برای اقامت، خرید مواد غذایی و ملزومات از فروشگاههای دهکده و خدمات حمل و نقل بهطرز محسوسی افزایش یافته، و درآمد منطقه را بالا بردهبود. بااینحال این “رونق اقتصادی ناخواسته” با مختل شدن آسایش تعدادی از شهروندان نیز همراه بود. هیچکس نباید بهخاطر همسایگی با امام دچار زحمت میشد. پوزش از همسایگان بابت این مزاحمت کمترین کاری بود که میشد انجام داد.
درسی که باید از این رویداد ساده گرفت، این است که حضور حاکمان، مسؤولان و نهادهای حکومتی و دولتی در یک منطقه و محله نباید موجبات مزاحمت اهل محل و همسایگان را فراهم بیاورد و امکان بهرهمندی آنها از منافع داراییشان را از آنان سلب کند. فرض کنید مالکان اراضی شهری در یک منطقه به دلیل همسایگی با فلان سازمان دولتی از امتیاز خرید تراکم و ساختوساز در ملک خود همتراز با بقیه محلات شهر محروم شوند، یا حضور و اسکان فلان شخصیت مشهور در یک محله، مشکلات و محدودیتهای امنیتی برای اهل محل ایجاد کند، به بیان دقیقتر اهل محل بابت این همسایگی از حقوق خود محروم شده، و متضرر میشوند. اما با کمال تأسف مقامات و مسؤولان ما یاد نگرفتهاند که بابت اینگونه مزاحمتها نسبت به همسایگان احساس بدهکاری کنند، چه رسد بهاینکه به فکر جبران مادی اینگونه خسارتها بیفتند.
فلان نهاد مهم و معروف بهصرف تملک یک ساختمان بزرگ و تجهیز آن بهعنوان دفتر مرکزی خود، خیابان ضلع غربی ساختمان را که محل تردد اهل محل است، با استفاده از تکماده “زور” مسدود کرده، و با توجیه “امنیت” اهل محل را وادار میکند تا از خیابانها و معابر دیگر رفتوآمد کنند. فلان شخص مهم و قدرتمند در فلان شهر مالکان زمین همجوار خانه مسکونی خود را وادار میکند که از حق ساختوساز همچون سایر شهروندان استفاده نکنند، زیرا چنین ساختوسازهایی “امنیت” او به خطر میاندازد. مالکان زمین مجبورند برای استفاده از امتیاز مالکانه خود، اول “رضایت” همسایه قدرتمند خود را به شکلی خاص کسب کنند، تا مدیریت شهری اجازه صدور پروانه ساختمانی را دریافت کند! (۱)
در گذشته نهچندان دور با استقرار سلاطین و حکام در یک شکارگاه یا مرتع، آن مکان بهاصطلاح قرق میشد و رعیت سلطان اجازه استفاده معمول از آن را نمییافتند. امروزه شاید چنین قرق کردنی اتفاق نیفتد، اما هرگونه ایجاد ممانعت از برخورداری از امتیازات املاک و داراییها را که به دلیل برخورد با منافع مقامات شکل گرفتهباشد، میتوان مصداقی جدید از همان قرق کردن دانست.
آنچه که بسیاری از مقامات و قدرتمندان جامعه ما از تجربه نوفللوشاتو نیاموختهاند، این است که بر دوش افکندن ردای مسؤولیت و صاحبمنصبی هیچ حقی برای قرق کردن برای آنان ایجاد نمیکند. آنان نیز مثل شهروندان عادی جامعه حقوق و وظایفی دارند، حتی میتوانگفت کفه حقوقشان سبکتر و کفه وظایفشان سنگینتر است.
پیامبر اکرم در دستور صریح خود (لا حِمی الا لله و رسوله) برعلیه اعمال چنین محدودیتهایی بر مردم، اختیار “حِمی” یا همان قرق کردن را منحصراً برای خداوند و پیامبر قرار داده، و برای هیچ صاحبقدرتی چنین حقی قائل نشدهاست. (۲) بااینحال اینک تمایل مقامات به قرق کردن و ایجاد محدودیت برای شهروندان عادی صاحب حق به یک عادت معمول تبدیل شده، و زشتی آن فراموش گشتهاست.
تجربه نوفللوشاتو حرفهای زیادی برای گفتن دارد، و اگر روزی پژوهشگران به واکاوی ابعاد آن و تحلیل متن سخنان امام خمینی در آن ایام بپردازند، همگان درخواهیمیافت که رفتار بسیاری از متنفذان و صاحبمنصبان جامعه امروز ایران فرسنگها با تعالیم ایشان فاصله دارد، و بیشتر شبیه رفتار و خلق و خوی مقامات رژیم سابق است که در آن روزها با عنوان هزارفامیل از آنها یاد میکردیم.
———————–
۱ – خوشبختانه (البته بهتر بود بگویم شوربختانه) مستندات کافی برای اثبات اینگونه ادعاها وجود دارد.
۲ – مسند امام احمد بن حنبل، حدیث ۱۶۶۵۷ (روایت صعب بن جثامه)
* – این یادداشت در روزنامه عصر اقتصاد شماره یکشنبه ۱۵ – ۱۱ – ۹۶ بهچاپ رسیدهاست.
دستهها: تاریخ معاصر, شهر، زمین و مسکن, یککمی سیاسی