درسی از حکایت ” بائک تجر “
جوانکی درسآموز در محضر استاد به آموختن درس ادبیات عرب مشغول بود. استاد متنی کوتاه به او داد که آن را اعرابگذاری کند. شاگرد در آن بین کلمه بیت را مجرور فرض کرد. استاد با تعجب پرسید:
– چرا این کلمه را مجرور میدانی؟ چرا مرفوع یا منصوب نباشد؟!
شاگرد با اعتماد به نفسی بالا جواب داد:
– خب! اولش حرف با دارد که جزو حروف جر است!(۱)
استاد که از نادانی شاگرد برآشفتهبود، گفت:
– ولی این حرف با جزو خود کلمه است و بر آن اضافه نشدهاست که حرف جر تلقی شود!
شاگرد معترضانه جواب داد:
– بائک تجر و بائی لمتجر؟!
به بیان دیگر: چطور خود شما هر جا دلتان خواست یک حرف با پیدا میکنید و میگویید حرف جر است، اما حالا که من یک حرف با پیدا کردهام، آن را فاقد قدرت مجرور کردن کلمه بعدش میدانید و منکرش میشوید؟!
حال فکرش را بکنید. در یک سازمان عریض و طویل یکی از مدیران رده پایین خطایی مرتکب میشود. مدیر ارشد به او اعتراض میکند. بهعنوانمثال مدیر رده پایین، برادرزادهاش را به سمتی گمارده و اصل شایستهسالاری را مورد بیمهری قرار دادهاست.
این مدیر وقتی مورداعتراض قرار میگیرد، ممکن است به مدیر مافوقش بگوید چطور وقتی شما خواهرزاده دلاورتان را که هر را از بر تشخیص نمیدهد، به فلان سمت منصوب میکنید، اصل شایستهسالاری مورد مهرورزی قرار میگیرد، اما من اگر چنین کاری بکنم، خطای فاحش است؟ چطور تبصره شما میتواند ماده قانونی را از اعتبار بیندازد، اما تبصره من نمیتواند؟! یا به بیان دیگر، بائک تجر و بائی لمتجر؟!
وقتی مدیر مافوق با استفاده از انواع رانت ها، خطایی مرتکب میشود، زیردستانش نیز به خود اجازه میدهند تا متناسب با قدرتشان از مزایای رفتار خطا و رانتهای کوچکتر بهرهمند شوند. در چنین شرایطی، مدیر مافوق نمیتواند جلو این رفتار خطا را بگیرد، چرا که خودش هم مورد خطاب و عتاب قرار خواهدگرفت. او مجبور است به زیردستانش حقالسکوت بدهد.
بهاینترتیب، میتوانگفت خطاهایی که مدیران ارشد سازمان مرتکب میشوند، علاوه بر اینکه ممکن است از نظر وزن خطا، بالاتر و تأثیرگذارتر باشد، نوعی آموزش یا در اصل بدآموزی هم تلقی میشود و موجب گسترش و ترویج رفتار غلط میشود.
به همین دلیل است که گفته میشود، برای رسیدن به سازمانی بهدور از فساد، رانتخواری و بیقانونی، یکی از مهمترین قدمها گماردن مدیرانی سالم و قانونمدار بر رأس آن است. مدیرانی که خود سیبی از درخت رعیت نخوردهباشند.
—————————————-
۱ – توضیح این که در ادبیات عرب هفده حرف حروف جر نامیده میشوند و اگر بر سر کلمهای بیایند، آن را مجرور میسازند. این هفده حرف جر در بیت زیر همه ذکر شدهاند:
“با” و “تا” و “کاف” و “لام” و “واو” و “منذ” و “مذ”، “خلا”
“رُبّ”، “حاشا”، “مِن”، “عَدا”، “فی”، “عن”، “علی”، “حتی”، “اِلی”
دستهها: رانتخواری و فساد, مدیریت و شایستهسالاری