درسی از تجربه تألیف کتب درسی

سال‌ها پیش و در دورانی که دانشجوی دوره کارشناسی ارشد بودم، از طرف دوستی فرهیخته که در دفتر تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش مسؤولیت تألیف کتاب‌های درسی اقتصاد برای دبیرستان را داشت، دعوت به همکاری شدم. مأموریتی که این دوست فرهیخته به من سپرد، تألیف کتابی با عنوان توسعه اقتصادی برای سال سوم دبیرستان بود.

کتاب درسی سال سوم دبیرستان که اولین‌بار در سال ۱۳۶۸ منتشر شد

کتاب درسی سال سوم دبیرستان که اولین‌بار در سال ۱۳۶۸ منتشر شد

بعد از تصویب چهارچوب کلی و فهرست مطالب کتاب، کارم را شروع کردم. این کتاب که اولین‌بار در مهر سال ۱۳۶۸ عرضه شد، با این رویکرد نوشته شده‌بود که مخاطبانش را تشویق به مطالعه و بیشتر دانستن بکند و یا به‌اصطلاح، حس کنجکاوی آن‌ها را تحریک کند. البته آن دوست فرهیخته برای طی مراحل تأیید و گرفتن مجوز چاپ کتاب، مجبور شده‌بود نظر مثبت چندین‌نفر از اساتید و کارشناسان و اهل‌فن را در مورد کتاب جمع آوری و ارائه کند.
همانند بقیه کتاب‌هایی که در آن ایام در عرصه اقتصاد منتشر می‌شدند، در این کتاب هم سخن از استعمار، انقلاب صنعتی، جنگ سرد، شرکت‌های چندملیتی، غارت جهان سوم، نظام سلطه بین‌المللی و توطئه‌های بی‌پایان قدرت‌های بزرگ برای گیر انداختن کشورهای درحال توسعه در دام توسعه نیافتگی بود. کشورهای درحال توسعه در شرایطی گیر کرده‌بودند که با مبادله محصولاتشان با کشورهای توسعه یافته، هرسال بیش از پیش متضرر می‌شدند. البته در این کتاب، من همه تقصیر عقب‌ماندگی جهان‌سومی‌ها را به گردن غربی‌ها نینداخته‌بودم، بااین‌حال، متأثر از ادبیات توسعه اقتصادی آن‌روزها، تأکید زیادی بر قدرت تأثیرگذاری این‌گونه عوامل داشتم.
بعد از چاپ کتاب و توزیع آن در دبیرستان‌ها، فرصتی داشتم که یک‌بار دیگر درباب این موضوع مطالعه و دقت کنم. آیا کتابی که تألیف کرده‌ام، مفید و آموزنده است؟ آیا سرفصل مطالبی که برای این کتاب انتخاب شده‌است، همان‌هایی است که بایستی دانش آموزان بدانند؟ و چندین و چند سؤال دیگر که هیچگاه رهایم نمی‌کرد.
علاوه بر این، ذهنم درگیر این سؤال بود که آیا کشورهای جهان سوم برای طی مسیر توسعه‌شان، راهی جز تجارت گسترده با کشورهای توسعه‌یافته دارند؟ به بیان دیگر، گیریم که فضای تجارت بین‌الملل به ضرر جهان‌سومی‌ها است، اما آیا کشورهای جهان‌سومی برای رسیدن به توسعه راهی جز حضور در بازارهای جهانی و همکاری هرچه بیشتر با شرکت‌های چندملیتی دارند؟
گفتنی است ارگیری امانوئل اقتصاددان یونانی الاصل که در اوایل دهه ۱۹۷۰ با نگارش کتاب “Unequal Exchange” گام بزرگی در مسیر تدوین نظریات سلطه بین‌المللی برداشته‌بود، بعدها به همین نتیجه رسید که با وجود ناعادلانه بودن فضای تجارت بین‌الملل، راه دیگری جز همکاری هرچه بیشتر با شرکت‌های بزرگ پیش روی جهان‌سومی‌ها نیست.
چندسال بعد از انتشار کتاب موردبحث، یک‌بار دیگر از طرف مسؤول محترم وقت دعوت به همکاری شدم. بنا بود شورایی برای برنامه‌ریزی تألیف کتاب‌های گروه اقتصاد تشکیل شود. براساس تصمیم مقامات بنا شده‌بود تعداد کتاب‌های گروه اقتصاد از چهارکتاب به دوکتاب کاهش یابد. البته در سال‌های بعد این روند همچنان ادامه یافت، و در یک کتاب برای سال دوم دبیرستان رشته علوم انسانی خلاصه شد.
در آن شورا بنا بود کتاب‌های جدید تألیف شوند. در همان جلسات اول من حاصل تأملات چندساله‌ام را مطرح کردم: ضرورتی ندارد در کتاب درسی مجموعه عظیمی از اطلاعات را به مخاطب ارائه کنیم. این نوع اطلاعات، گاه فقط به درد شرکت در مسابقات تلویزیونی و برنده شدن در آن‌ها می‌‌خورد. کتاب‌های جدید بهتر است به جای این کار، حداقل اطلاعات موردنیاز یک شهروند را در جامعه امروز در اختیارش بگذارند.
یک شهروند نمونه در جهان امروز باید حداقلی از دانش اقتصادی را داشته‌باشد، تا بتواند مسائل اقتصادی زندگی خود را به خوبی مدیریت کند. باید با مفاهیمی از اقتصاد خانواده، درآمد، مصرف، پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و … آشنا شود. باید با مفهوم مدیریت پس‌انداز آشنا شود تا بتواند در رویارویی با واقعیات اقتصادی جهان امروز، واکنش مناسب از خود نشان بدهد.
او باید حداقلی از اطلاعات را داشته‌باشد تا طعمه‌ای آسان برای طراران عرصه اقتصاد و سیاست نباشد. طرارانی که در عرصه اقتصاد به لطایف‌الحیل پس‌اندازهای خرد مردمان را از چنگشان درمی‌آورند، یا در عرصه سیاست با مطرح کردن شعارهای عامه پسند ولی غیرواقعی، به‌ویژه در ایام انتخابات، فرصت مشارکت آگاهانه شهروندان در تعیین سرنوشت جامعه‌شان را از آن‌ها می‌ربایند.
در طول چندین‌سال همکاری دور و نزدیک با آن شورا، همواره تلاش کردم تا حد امکان تغییرات تدریجی کتاب درسی در مسیر نزدیک شدن به این هدف باشد. هرچند مشکلات و موانع بسیار بر سر راه بود.
در سال‌های اخیر هرازگاهی زمزمه‌هایی به گوش می‌ رسید که بناست کتاب جدیدی جایگزین کتاب موجود که حاصل کار همان شورای برنامه‌ریزی بود، بشود. وجه تمایز کتاب جدید، آن‌گونه که شنیدم، تأکید بیشتر بر مباحث اقتصاد اسلامی به جای تعالیم علم اقتصاد بود که تحفه‌ای غربی شمرده می‌‌شد. به‌قول معروف، العهده علی الراوی. اما آن طور که شنیدم در آخرین لحظات باز بنا شده‌بود که کتاب قبلی چاپ و منتشر بشود.
به هر تقدیر، دوره‌ای بود و گذشت.
امیدوارم تیم جدیدی که در وزارت آموزش و پرورش بر سر کار می‌‌آیند، به‌دور از برخوردهای شعاری و غیر کارشناسی، بتوانند تحولی جدی در نظام آموزشی ایجاد کنند؛ تحولی که بی‌تردید بخشی از آن مربوط به کتاب‌های درسی خواهدبود.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.