با منابع آبمان چه کردهایم؟ *
ایران با توجه به شرایط اقلیمی خاص خود همواره با مشکل کمبود منابع آب مواجه بودهاست. ایرانیان باستان مشکل کمآبی را با حفر قناتها و استفاده از منابع آب زیرزمینی تا حد زیادی حل کردند. حاصل تلاش چندهزارساله آنان در سرتاسر فلات ایران، بیش از هشتادهزار قنات است که حدود ۳۳۰۰۰ رشته از آنها شناخته شدهاست. طول مسیرهای عمودی و افقی قناتهای شناختهشده با فاصله بین زمین و کره ماه برابری میکند! اما بهرهبرداری از قناتها با وجود رفع نیاز جامعه آن روز، موجب تخریب طبیعت و از بین بردن منابع آب نمیشد.
اینک و با دستیابی بشر به فنآوریهای نوین، انتظار میرود شیوههای بهتری برای برخورد با مشکل کمآبی نسبت به دو هزار سال پیش بهکار گرفتهشود؛ شیوههایی که هم مشکل کمبود آب را حل کند و هم لطمهای به طبیعت نزند. بهراستی برخورد جامعه امروز ما با کمبود منابع آب چگونه بودهاست؟
اگر شیوه خردمندانهای در مقابله با این مشکل طبیعی در پیش میگرفتیم، اینک میتوانستیم به برداشتهشدن قدمهای زیر به ترتیب و با رعایت اولویت اشاره کنیم:
۱ – کاهش مصرف سرانه آب
برخورد جامعه امروز ما با آب بسیار مسرفانه است. سرانه مصرف آب در کشور بهویژه در مقایسه با منابع آب در دسترس، بسیار بالا است. طبعاً اولین قدممان باید تلاش همگانی برای کاستن از مصرف سرانه آب باشد.
۲ – بازیافت آب از طریق تصفیه فاضلابها
اگر قدر آب را میدانستیم، طبعاً برای بازیافت آن و استفاده مجدد از پساب شهری البته بعد از تصفیه قدمهای جدی برمیداشتیم، و برای دستیابی به آخرین فنآوریهای تصفیه پساب و کاستن از هزینه تصفیه تلاش میکردیم.
۳ – افزایش بهرهوری آب در بخش کشاورزی
شیوههای سنتی آبیاری در کشاورزی موجب هدر رفتن آب در مقیاس وسیع میشود. یکی از محورهای اصلی برنامه بهبود استفاده از منابع آب، استفاده از فنآوریهای نوین در این عرصه است و البته تلاش برای بومیسازی این فناوریها.
۴ – تلاش برای حفظ قدرت ذخیرهسازی طبیعی آب
در کشوری که در منطقه خشک و کمآب واقع شده، منابع آب زیرزمینی و به بیان دیگر قدرت ذخیرهسازی طبیعی آب یک شاخص کلیدی است. کندن قناتها لطمهای به این قدرت طبیعی نمیزد. اگر قدر آب را میدانستیم طبعاً باید تلاش میکردیم به جای جنگیدن با طبیعت و تخریب آن، این قدرت طبیعی را شناخته، و از کاهش آن در اثر اقدامات تخریبی جلوگیری کنیم.
۵ – مهار آبهای سطحی
قدم بعدی در این شیوه خردمندانه، با فرض اینکه قدمهای اولیه به درستی برداشته شدهباشند، مهار جریانهای سطحی آب از طریق ساختن سد است، البته طبعاً باید اینکار با بررسی دقیق و همهجانبه انجام میگرفت که طبیعت شکننده برخی مناطق کشور را متلاشی نکند.
۶ – انتقال آب مازاد از مناطق پرآب
در گذشته نهچندان دور، انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر مستلزم صرف هزینه گزاف بود. اما امروزه در قیاس با آن ایام، چنین پروژههایی با هزینه معقول انجام میگیرد. البته مشروط براینکه ابتدا مطالعات کافی و همهجانبه انجام شدهباشد.
۷ – شیرینسازی آب دریا و انتقال آن به مناطق کمآب
یکی از آخرین قدمها در برنامه استفاده بهینه از منابع آب، شیرینسازی آب دریا است. اگر برنامهای خردمندانه در عرصه آب داشتیم، باید از سالیان دور به انتقال فنأوری شیرینسازی آب و انجام تحقیقات وسیع برای تسلط بر این دانش میاندیشیدیم. در این صورت و با فرض اینکه قدمهای قبلی پاسخگوی نیاز نباشد، و هنوز با مشکل کمآبی مواجه باشیم، با بسیج امکانات علمی و تجربی بومی میتوانستیم طرحهای عظیم و درعینحال کمهزینه را در این عرصه اجرا کنیم.
حال با مرور این هفت سرفصل که بهعنوان نمونه بیان شدند، میتوانیم ارزیابی مختصری از شیوه برخورد جامعه امروز ایران با مشکل کمآبی داشتهباشیم:
انصافاً باید گفت در همه این عرصهها فعالیتهایی انجام شدهاست. خودداری از مصرف بیرویه آب تبلیغ شده، و حتی در کتابهای درسی مدارس نیز جای خود را پیدا کردهاست. تصفیهخانههای پساب شهری یکی پس از دیگری راهاندازی شدهاند. آبیاری قطرهای هم سالها است در کشورمان مطرح شدهاست و….
اما در نگاهی عمیقتر، باید گفت در باب قدمهای اول حرف زیاد زدهشده، و نتیجه کمی کسب شدهاست. اما در مورد قدمهای آخر، خیلی جدی و قاطعانه وارد شدهایم. پروژههای بزرگ را با جسارت چشمگیر آغاز کردهایم، و حتی به حد افراط پیش رفتهایم. گویی اصلیترین مشکل، بیکاری سازندگان سد بوده است!
فکرش را بکنید. وقتی مصرف سرانه آب بالا است و فکری به حال تصفیه پساب شهری و جلوگیری از آلودهشدن منابع آب زیرزمینی نشدهاست، شیرینسازی آب دریا و انتقال آن به مناطق مرکزی کشور تا چهحد قابلدفاع است؟ اجرای این پروژه باعث افزایش مصرف سرانه، افزایش میزان پساب و سرعت گرفتن آلودگی آبهای زیرزمینی میشود.
به بیان دقیقتر، برخوردمان با مسأله آب به نوعی تلاش برای نواختن شیپور البته از سر گشاد آن بودهاست. آنقدر چاه عمیق کندهایم که منابع آب زیرزمینی به خطر افتادهاند. آنقدر سد ساختهایم که آبگیرهای داخلی در آستانه انهدام کامل هستند. حتی چندان به فکر انتقال دانش فنی و تلاش برای دستیابی به فناوری روز هم نبودهایم. کشوری که با مشکل کمآبی روبهرو است، باید با چنان جدیتی در عرصه فنأوریهای مربوط کار کند که حتی در عرصه صدور این فناوریها هم حرفی برای گفتن داشتهباشد و ما از این مرحله بسیار دور هستیم.
با تأمل در همین نکات مختصری که گفتهشد، میتوان دریافت که برخورد ایرانیان باستان با مشکل کمآبی نسبت به ما، تا چه میزان سنجیده و هوشمندانه بودهاست. تا دیر نشده و به نقطه غیرقابل بازگشت نرسیدهایم، باید دست بهکار شده و مسیرمان را اصلاح کنیم. اولین مرحله این “اصلاح مسیر” جبران قصور گذشته در مورد قدمهای اولیه است.
————————————–
* – این یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد شنبه ۵ – ۱۱ – ۹۲ به چاپ رسیدهاست.
دستهها: مسائل زیستمحیطی