ما چندمین اقتصاد دنیا هستیم؟
هرچندگاه یکبار در رسانهها خبری و گزارشی منتشر میشود که مثلاً اقتصاد ما در رتبه چندم جهانی قرار گرفتهاست، بورس ما رتبه چندم را کسب کردهاست، و …. به دنبال آن، این اخبار در سخنرانیها و گزارشات مسؤولان اجرایی، نمایندگان مجلس و تحلیلگران بارها و بارها مورداستناد قرار میگیرد.
همانطور که در یادداشت این شاخص حرفی برای گفتن ندارد اشاره کردهام، همهروزه در عرصه اقتصاد و بازرگانی جهانی اخبار و اطلاعات زیادی تولید و پخش میشود. شاخصها و اطلاعات آماری متنوعی ساخته و پرداختهشده، و مورداستناد و استفاده تحلیلگران قرار میگیرد.
اما نکته این است که در بسیاری از موارد، استناد به یک شاخص منفرد و اظهارنظر براساس آن، تصویر درستی از واقعیتهای اقتصاد کشور به دست نمیدهد. بهویژه ارائه چنین اطلاعاتی برای مخاطبانی که از ظرافتهای تحلیل اقتصادی آگاهی کافی ندارند، میتواند آنها را به اشتباه بیندازد.
بهعنوان نمونه، بارها و بارها با استناد به گزارش سالانه صندوق بینالمللی پول، گفته شدهاست که ایران در رتبه هفدهمین قدرت برتر اقتصادی جهان قرار دارد. وقتی این مطلب در جمع مخاطبانی که کارشناس اقتصاد نیستند، بیان میشود، طبعاً این تصور را بهوجود میآورد که آینده بسیار خوبی در انتظار ما است! (۱)
قصد من واقعاً سیاهنمایی نیست! من هم خیلی دوست دارم کشورمان قدرت بزرگ اقتصادی باشد و هرروز در این رتبهبندی، پلهای بالاتر برود و به اوج برسد. اما بهعنوان یک دانشآموخته اقتصاد نمیتوانم واقعیات را نبینم و نگویم.
این که بگوییم اقتصاد ما هفدهمین است، دردی را دوا نمیکند. این شاخص فقط تولید ناخالص داخلی کشورها را باهم مقایسه میکند. برای رسیدن به تصویری واقعی کافی است این رقم را به میزان جمعیت تقسیم کنیم تا به تولید ناخالص داخلی سرانه برسیم، به همین سادگی. در این صورت رتبه ایران در بین کشورهای جهان به طرز چشمگیری پایین میآید.
نکته گفتنی دیگر درباب این رتبهبندی این است که در همان لیست که ایران هفدهم است، هند با پشت سر گذاشتن ژاپن، آلمان، انگلیس و فرانسه در رتبه سوم قرار گرفتهاست! آیا معنی آن این است که هندیها وضعی بهتر از ژاپنیها دارند؟! یا آینده درخشانتری در انتظارشان است؟!
رتبهبندی براساس تولید ناخالص داخلی فقط اهمیت بازار داخلی کشورها را تاحدی نشان میدهد، و بهتنهایی اصلاً نمیتواند واقعیت اقتصاد کشورها را بیان کند. حتی تولید ناخالص داخلی سرانه هم که به دلیل توجه به حجم جمعیت کشور، تصویر بهتری نسبت به تولید ناخالص داخلی کل ارائه میکند، بازهم چندان گویا نیست.
بههمین دلیل، در مقایسه وضعیت زندگی و میزان توسعهیافتگی کشورها، از شاخصهای دیگری استفاده میشود. از جمله میتوان به شاخص توسعه انسانی اشاره کرد. قبلاً در دو یادداشت نگاهی مقایسهای به شاخص توسعه انسانی ایران و توزیع درآمد و نابرابری در جامعه ما جایگاه کشورمان را در این رتبهبندی بررسی کردهام.
اگر رتبهبندی بر اساس تولید ناخالص داخلی و شاخص توسعه انسانی را مقایسه کنیم، میبینیم در اولی رتبه ایران ۱۷ و در دومی ۸۸ است. حال باید پرسید جایگاه واقعی ما کدام است؟
متأسفانه عادت استفاده نابهجا از اطلاعات و آمار در جامعه ما جاافتاده، و عمومیت یافتهاست. دولتمردان با استناد به گزارشاتی که نمونهاش ذکر شد، میگویند شرایطمان خوب است و جای نگرانی نیست! مخالفان و منتقدان هم گاه و بیگاه با استناد به شاخصهای دیگر تصویری نگرانکننده و یأسآور ارائه میکنند. درحالیکه برای رسیدن به تصویری واقعبینانه از شرایط اقتصادی کشور، بهجای استناد به یک شاخص (آن هم شاخصخوبه!) باید اطلاعات جامع و کامل درباب اقتصاد کشور را بررسی نمود. زیرا به قول معروف، هرکسی تنها پیش قاضی برود، لاجرم راضی برخواهدگشت و باور خواهدکرد که هفدهمین هستیم!
به نظر من، کشور ما ظرفیت بسیار خوبی برای رشد اقتصادی و بهبود شرایط زندگی ملتمان دارد، و درصورت اصلاح نگرشمان به اقتصاد و مدیریت، میتوانیم به آیندهای درخشان امیدوار باشیم. اما استناد به اینگونه رتبهبندیهای یکبعدی، جز ایجاد دلخوشی کوتاهمدت برای افراد کماطلاع، ثمری برایمان ندارد.
————————————————————-
۱- بهعنوان نمونه به چهار خبر زیر توجه کنید:
رحیمی: ایران هفدهمین اقتصاد دنیا است
ایران هفدهمین اقتصاد بزرگ جهان شد
حسینی: ایران هفدهمین اقتصاد دنیا است
رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس: ایران هفدهمین قدرت اقتصادی جهان است
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی
با سلام
زمستان سال گذشته که تلویزیون خبر از مشکل بیکاری و اعتراضات مردمی در کشورهای اسپانیا و یونان می داد بنده سری به سایت بانک جهانی زدم و تولید ناخالص داخلی سرانه و نرخ بیکاری را درباره سه کشور یونان، اسپانیا و ایران مشاهده کردم. بله دو کشور یونان و اسپانیا وضع چندان خوبی در زمینه بیکاری نداشتند ولی آمار ایران اصلا از طرف بانک مرکزی به بانک جهانی اعلام نشده بود!!! ضمن اینکه تولید ناخالص داخلی سرانه آن دو کشور دیگر در مقایسه با ایران از دو برابر هم بیشتر بود!