روزی برای شادی

در اولین ساعات دیشب (بیست و پنجم خرداد ماه ۱۳۹۲) بالاخره با اعلام نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری، تب‌وتاب دوران تبلیغات و رقابت نفس‌گیر طرف‌های درگیر به پایان رسید. بعد از ظهر، هرچه به ساعات پایانی روز نزدیک‌تر می‌شدیم، با کامل‌تر شدن شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری، شور و شوق مردم بیشتر و بیشتر می‌‌شد. طرفداران نامزد پیروز انتخابات، با این که اعلام شده‌بود مراسمی از نوع جشن پیروزی در کار نیست، به ابتکار خود به خیابان‌ها ریخته‌بودند تا شادی خودشان را اظهار کنند.
چندماه پیش که تازه تنور انتخابات داشت روشن می‌‌شد، هرچند طبق قرار قبلی با خودم، قصد نداشتم در یادداشت‌هایم به مسائل سیاسی بپردازم،(۱) تصمیم گرفتم مجموعه مطالبی با عنوان کلی اقتصادیات انتخابات بنویسم. قصدم این بود که به‌گونه‌ای به نقش مقولات اقتصادی در انتخابات، شعارهای اقتصادی، احتمال مطرح شدن شعارهای به‌اصطلاح پوپولیستی در عرصه معیشت مردم، هزینه‌های تبلیغات و شیوه‌های تأمین این هزینه‌ها و … و به بیان کلی هزینه‌های انتخاب بپردازم.
مطالب و سرفصل‌های زیادی جمع کردم. اما در قدم بعد احساس کردم زمان مناسبی برای پرداختن به این موضوع نیست، زیرا خواهی نخواهی به دلیل همزمانی با فعالیت‌های انتخاباتی، ردپای سیاست و سیاست‌زدگی در یادداشت‌ها پررنگ‌تر و محسوس‌تر خواهدشد. این بود که تنظیم نهایی و انتشار آن مطالب را به فرصتی مناسب در آینده موکول کردم.
دیروز دوران رقابت‌های فشرده نامزدها و تلاش شبانه‌روزی طرفدارانشان به پایان رسید، و خوش‌بختانه نقطه پایان این رقابت چندماهه، به جای دل‌چرکینی و اختلاف و ناامیدی، جشن و سرور و شادمانی بود.
نامزد پیروز انتخابات که شعار زیبای “دولت تدبیر و امید” را برگزیده‌بود، برگزیده مردم شد. بی‌تردید این عبارت زیبا که نیاز امروز جامعه ما بود، چون از دل برآمده‌بود، بر دل مردم نیز نشست و غوغا بپا کرد: زیرا در شرایطی که به دلیل تعدد نامزدها و رقابت نفس‌گیرشان، کسی فکر نمی‌کرد در دور اول کار تمام شود، دولت تدبیر و امید توانست اکثریت مطلق را در همان دور اول به دست بیاورد، و به‌این‌ترتیب نیازی به برگزاری دور دوم انتخابات نبود.
دیشب حامیان دولت تدبیر و امید به خیابان‌ها آمده‌بودند تا شادمانی خود را ابراز کنند. شادی و خوشحالی من هم دست‌کمی از شادی جوان‌های حاضر در خیابان‌ها نداشت.

شنبه شب بیست‌وپنجم خرداد، جلوه‌ای از شادی مردم تهران

شنبه شب بیست‌وپنجم خرداد، جلوه‌ای از شادی مردم تهران

شادی من فقط به خاطر پیروزی تیم موردعلاقه‌ام نبود. من هم طالب این بودم که تدبیر و درایت سیاستمداران مجرب، امید را به همه آحاد کشور برگرداند، و از پیروزی دولت تدبیر و امید شادان و شادمان بودم و هستم. اما برای این شادمانی خود دلایل بیشتری دارم.
انتخابات از نظر من فرصتی بزرگ برای یک گفتگوی ملی است.(۲) همه گروه ها، صاحبان همه سلیقه‌ها، طرفداران همه سیاستمداران و … گرد هم می‌ آیند و در قالب یک گفتگوی ویژه برای آینده جامعه خود تصمیم می‌گیرند. اگر همگان قدر این اتفاق بزرگ را بدانند، آن را ارج بنهند و دچار و گرفتار بدسلیقگی و بدرفتاری انتخاباتی نشوند، انتخابات به یک جشن بزرگ ملی تبدیل می‌شود: رقابتی سخت و جدی اما در عالم رفاقت، که در آن به هیچ‌کس احساس بازنده بودن دست نمی‌دهد. همه طالب پیروزی فکر و اندیشه و سلیقه خود هستند، اما با پایان رقابت سرسختانه، همگان به فرد پیروز تبریک می‌گویند و به‌عنوان پایان دوران رقابت، به او دست رفاقت می‌دهند.
اما جامعه ما برای سالیان‌سال از این ظرفیت و فرصت بزرگ بهره‌برداری خوبی نکرده‌است. گاه بدسلیقگی‌ها و تنگ‌نظری‌ها چنان عرصه را بر همه‌مان تنگ کرده‌است که شیرینی جشنی بزرگ و شادمانی بی‌حدوحصر را به آسانی از دست داده‌ایم. گاه آن چنان بر خود و بر دیگران سخت گرفته‌ایم که تردیدها و سوءظن‌ها همچون توده‌ای سرطانی در جامعه شروع به رشد و گسترش کرده‌است.
در انتخاباتی که گذشت، بی‌شک نکات قوت و ضعف بسیاری بود. می‌توان در عملکرد همه دست اندرکاران و فعالان دقت کرد و نمرات منفی تک‌تک آن‌ها را برشمرد. اما من نمی‌خواهم در این روزهای خوب و به یاد ماندنی، ذهن خود و مخاطبانم را با بیان موارد نمره منفی درگیر کنم. بهتر است بر موارد مثبت و امتیازآور متمرکز شویم: رقابتی سرسختانه به پایان رسید و دعوا نشد! همه‌باهم بحث و گفتگو کردیم و راهی برای حل مشکلات جامعه‌مان انتخاب کردیم، و در پایان گفتگو به جای فحش و کتک‌کاری، صلوات فرستادیم و خداحافظی کردیم!
آیا این اتفاق، تمرینی برای گفتگوهای بهتر و سالم‌تر و سازنده‌تر در سطح ملی نیست؟ آیا نمی‌توان امیدوار بود که در گفتگوی بعدی فضای نسبتاً سالم رقابت و رفاقت، سالم‌تر و امیدوارکننده‌تر باشد؟
درصد مشارکت در انتخابات، عددی چشمگیر و رضایت‌بخش بود. بسیاری از مردم تصمیم گرفتند با شرکت در انتخابات، نظر خودشان را به صراحت اعلام کنند. آیا این رقابت سالم و مقبول نقطه شروعی برای دوران جدیدی از رقابت سیاسی در جامعه ما نیست؟ رقابتی که به‌تدریج همگان را تشویق می‌کند تا وارد صحنه شوند و حرف دلشان را بزنند و خواسته‌شان را با صراحت بیان کنند. رقابتی که همگان را به تحمل سایر سلیقه‌ها و خواسته‌ها تشویق می‌کند و درکی بهتر و جامع‌تر درباب مفهوم “جامعه” را به آن‌ها القا می‌کند.
این جشن ملی برای من نوید‌بخش آغاز نیمه پیروزی‌ها در مبارزه ملت ما با دشواری‌های تاریخی خویش است که قبلاً در یادداشت طفلی به نام شادی، دیوی به نام غم به آن اشاره کرده‌ام.
آغاز نیمه پیروزی‌ها را به فرد فرد ملت بزرگ ایران تبریک می‌‌گویم.
———————————————-
۱ – در نوشتار سخن آغازین در این باب توضیح داده‌ام.
۲ – به مقوله گفتگو و ضرورت آن در جامعه امروزمان هم در همان نوشتار سخن آغازین پرداخته‌ام.

guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
نقل مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است.