بورس خوب و بورس معیوب
در دنیای امروز، بورس اوراق بهادار در هر کشور میتواند بهتنهایی تصویری نسبتاً روشن و گویا از اقتصاد کشور به دست دهد. میزان تحرک و پویایی بورس، نحوه مشارکت مردم در این بازار و رونق و رکود آن، وضعیت بازار سرمایه و آینده سرمایهگذاری و تولید و انباشت سرمایه را نشان میدهد. به بیان دیگر، ممکن است با بررسی برخی شاخصها و در نگاهی سطحی، شرایط اقتصاد را مطلوب و امیدوارکننده بیابیم. اما آن چه بورس نشان میدهد، شاید چیز دیگری باشد.
اما مسأله قدری پیچیدهتر از این تصویر ساده است. گاه تصویری که شاخصهای کمّی از وضعیت بورس بهدست میدهند، چندان هم گویا نیست. قبلاً در یادداشت این شاخص حرفی برای گفتن ندارد به این موضوع اشاره مختصری کردهام.
در طول چندماه گذشته بورس ما با رشدی چشمگیر مواجه بوده و شاخص به سرعت رشد کردهاست. هرروز روزنامهها با انتخاب تیترهای مهیج، پرواز بعدی شاخص را نوید میدهند. اما آیا این تحرک فراوان بورس و این هیجان آنچنانی بازار سرمایه نشان از بروز تحولی جدی در اقتصاد کشورمان دارد؟
ممکن است برخی مسؤولان این رشد قیمت سهام را نتیجه عملکرد مثبت خود در عرصه اقتصاد کلان ببینند، و تحلیلهایی برای آن ارائه کنند. من در این یادداشت قصد پاسخ دادن به این تحلیلها را ندارم، بلکه میخواهم از زاویهای دیگر به قضیه بورس نگاه کنم.
با قدری مسامحه، نوسانات قیمت سهام در بورس را میتوان متأثر از دو گروه عامل عمده دانست:
۱ – عوامل واقعی
اتفاقاتی که در عالم واقع میافتند و بناست بر میزان سودآوری آینده شرکت تأثیر بگذارند. بهعنوان مثال خروج یکی از سهامداران عمده از شرکت، امضای یک قرارداد بزرگ تجاری با آیندهای روشن، عرضه یک محصول جدید به بازار که انتظار میرود با موفقیت بزرگی همراه باشد، رسیدن یکی از چاههای در حال حفر شرکت به نفت و …. به دنبال انتشار چنین اخباری به سرعت بازار نسبت به آن واکنش نشان داده، و قیمت سهام آن شرکت بالا میرود.
۲ – عوامل روانی و هیجانات کوتاهمدت بازار
ممکن است بدون این که اتفاقی در عالم واقع بیفتد، نوساناتی در قیمت برخی سهام شکل بگیرد. بهعنوان مثال ممکن است چندنفر از سهامداران براساس تصوراتی تصمیم به عرضه سهامشان بگیرند. هجوم این چندنفر و احتمالاً تشکیل صف فروش، باعث میشود افراد دیگری هم نگران شده، و با قدری شتابزدگی سهامشان را به بازار عرضه کنند. البته روشن است که چنین نوسانهایی خیلی سریع شکل گرفته، و از بین میرود.
در یک بورس سالم و پویا، عمده تغییرات قیمت سهام زیر سر عوامل گروه اول است و فقط بخش کوچکی از آن را عوامل هیجانی شکل میدهد. درمقابل، در یک بورس ناسالم یا معیوب، عوامل واقعی مربوط به عملکرد بازار کوچکترین نقش را در شکلگیری نوسانات قیمتی دارند، و بیشترین نقشآفرینی مربوط به سایر عوامل است.
فکرش را بکنید. در طول چندماه گذشته صنعت خودروسازی کشورمان با شرایط بسیار خاصی مواجه بودهاست. اتفاقات فراوانی افتاده و نظرات متفاوتی ارائه شده که در شرایط معمول میتوانست رفتار سهامداران این صنعت را بهشدت تحتتأثیر قرار دهد. اگر بورس به این اتفاقات توجه میکرد، یا به بیان عامیانه برای این وقایع تره خورد میکرد، نوسانات بزرگی را در قیمت سهام شرکتهای خودروسازی شاهد بودیم. اما سهام شرکتهای بزرگ خودروسازی بدونتوجه به این اتفاقات، مسیر خود را متناسب با سایر سهام طی کردهاست! گویی این همه اخبار عجیب و غریب در باب صنعت خودرو اصلاً
در یک فضای متفاوتی با بازار بورس اتفاق میافتد.
مثال دیگر: اخیراً تنها کارخانه بزرگ یک شرکت معتبر فعال در عرصه معدن بنا به دلایل زیست محیطی تعطیل شدهاست. در یک اقتصاد سالم که بورس سالمی هم دارد. بازار به سرعت به این خبر واکنش نشان میدهد و در همان حرکت اول، قیمت سهام شرکت تا نصف پایین می رود. اما در اقتصاد ما، بورس اصلاً گوشش به این اخبار بدهکار نیست! احتمالاً اگر سراغ این سهامداران بروید و بپرسید که آیا تعطیلی کارخانه شما را نگران نکردهاست؟ در جواب خواهند گفت: همان بهتر که تعطیل شد! چون ضرر میداد. اما آن شرکت ۵۰۰ هکتار زمین دارد که ممکن است بعد از تعطیلی کارخانه تغییر کاربری (!) پیدا کند و سود زیادی عایدمان شود!
از این مثالها فراوان میشود پیدا کرد. فکرش را بکنید، بورس فلان کشور پیشرفته بهاصطلاح با یک گاز خرما گرمیاش میشود، اما بورس ما یک انبار خرما را میل میکند و خم به ابرو نمیآورد! آیا این بدانمعنی نیست که یک جای کار دارد میلنگد؟ بورس ما برخلاف بورس کشورهای پیشرفته، کاری با واقعیات اقتصاد و برنامه کسبوکار شرکت موردنظر ندارد؛ و این نشان از معیوب بودن بورس دارد، حتی اگر شاخصهای آن به پرواز درآمدهباشند! راستی اطلاعات شرکت مزبور نزد اینجانب محفوظ است.
دستهها: سیاستگذاری اقتصادی