کارنامه مدیرانی که میروند
بهزودی دولت یازدهم رسماً کار مدیریت کشور را تحویل گرفته و تیم جدیدی از مدیران اداره امور کشور را عهدهدار خواهندشد. در چنین شرایطی، اولین سؤال که به ذهن خطور میکند، این است که تیم جدید در چه شرایطی قدرت را تحویل میگیرد؟ آیا تیم قبلی زیرساختهای لازم را برای حرکت موفقیتآمیز تیم جدید آماده کردهاند یا برعکس؟
با جابهجایی و رفتن و آمدن مدیران، در هر سطحی از قدرت که باشند، خواه مدیر یک شرکت کوچک و خواه رئیس یک دولت گسترده و پرمسؤولیت، این سؤال پیش میآید که عملکرد مدیر قبلی چگونه بود و چه نمرهای باید به او داد؟ همچنین مسؤولیت چنددرصد از موفقیت یا شکست احتمالی مدیر جدید بر عهده مدیر قبلی است؟
در جامعه ما، ازیکسو عمر مدیریتها کوتاه است و رفتن و آمدنها به کرات صورت میگیرد. از سوی دیگر، نبود شیوههای مناسب ارزیابی عملکرد موجب میشود همواره اختلاف بین مدیران سابق و مدیران فعلی مطرح شود که گروه اول مدعی دادن پاس گل هستند و گروه دوم مدعی این که خرابکاریهای مسؤول قبلی را درست کردهاند.
علاوه بر این دو مورد، اطلاعات و آمار و ارقام موجود که نشاندهنده شرایط اقتصادی و اجتماعی است و میتواند میزان موفقیت یک سیاست یا یک شیوه مدیریت را تاحدودی نشان بدهد، در موارد زیاد دچار تناقض است.
در چنین فضایی، ارائه گزارش عملکرد از طرف یک مدیر به جای این که متنی تحلیلی و متکی برآمار و ارقام مستند و اشاره به نتایج ملموس و محسوس باشد، تبدیل به خطابهای آتشین و غرّا میشود. دفاع از عملکرد مدیر سابق و حتی انتقاد از او در شرایطی انجام میگیرد که ابهامات بسیاری درباب ابعاد پنهان اقدامات و تصمیمات تیم مدیریتی قبلی مطرح است.
تصور کنید با مسأله آمدن و رفتن یک مدیر در یک شرکت نهچندان بزرگ مواجه هستیم. قیمت سهام شرکت، گزارشات مالی، وضعیت پیشرفت پروژهها، موقعیت شرکت در بازار و در مقایسه با رقبا میتواند بهعنوان منبعی برای ارزیابی مدیر موردتوجه باشد. براساس این اطلاعات میتوان قضاوت کرد که مدیر جدید شرکت را در چه وضعیتی تحویل میگیرد. ممکن است در جلسات رسمی تودیع و معارفه مدیران قبلی و جدید و یا مسؤول بالاتر، بهاصطلاح برای هم نوشابه باز کنند و جملاتی کلی در تمجید از “زحمات صادقانه” مدیر قبلی بگویند. اما مختصری توجه به همین اطلاعات مالی در دسترس به خوبی عملکرد او را قابلارزیابی میسازد.
اما شرایطی را درنظر بگیرید که حتی موجودی مواداولیه در انبار هم مورد تشکیک قرار بگیرد و گزارشات متناقض درباب مقدار واقعی آن مطرح شود! در چنین شرایطی چگونه میتوان ارزیابی عملکرد ارائه نمود؟
فکرش را بکنید. طی چندسال گذشته در فضای رسانهای، بارها و بارها شاهد جروبحث مقامات شهری تهران با مسؤولین دولتی بودهایم. آنها میگفتند دولت بودجه تجهیز ناوگان حملونقل شهری را ندادهاست. و اینها جواب میدادند بیشتر از دولتهای قبلی پرداخت کردهایم! … و موارد متعدد دیگر. بهعبارت دیگر حتی درباب چنین مورد آشکار و ملموسی هم نمیشد بهدور از جنجال رسانهای و فقط با اعلام اعداد و ارقام صحبت کرد.
به نظر میرسد اینک که دولت دهم آماده تحویل قدرت به دولت یازدهم شده و بهزودی این جابهجایی قدرت اتفاق میافتد، با فرض محرم دانستن مردم، باید تصویری روشن از وضعیت کشور و آنچه تحویل دولت یازدهم میشود، ارائه گردد تا بتوان در شرایطی مناسب به ارزیابی از عملکرد دولت دهم و نیز تنظیم سطح توقعات از دولت یازدهم پرداخت. ارائه گزارشات یکجانبه و دفاع از عملکرد یا نقد آن در چنین شرایطی، نمیتواند نیاز جامعه را به “دانستن” برآورده کند.
دستهها: مدیریت و شایستهسالاری